سالت خوش و خرم بود و زنده چو مــاهی
در سال نـوئــت بــی غم و پاینـــده بمــانی
چون سیب لبت سرخ وسرت سبزچو سبزه
پر ثروت و پر سکه همانطور که خواهی
ای کــاش کــه عـــالم بشــود وفق مـرادت
دیده نشـــود در تنـــــت از درد نشــــانی
تنـــدی نگـــاه تو همان تندی سیــر است
درمان خمـاریّ و مرض در دم و آنـــی!
وامّــا سخنـــانت همگی نغز و چه شیرین
شیرینــــی آن رفت به سنـــجد که تو دانی
عـالـم همــه از هر سخنت گشــته معطـّـر
ای سنبل من ای«که تو شیرین زمانی»*
هف سین به تو هدیه و منم سین سپندت
چونان که تو هم خوبی و هم راحت جانی
*از خواجه حافظ شیراز
پ . ن. : این شعر رو هدیه می کنم به دوستان و اساتید گرامی که نظر ها و انتقاداتشون باعث پیشرفت ، و الطافشون باعث دلگرمی است. مخصوصا استاد معارف و دیگر اساتید بزرگوار سایت...
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/1/3 در ساعت : 5:2:47
| تعداد مشاهده این شعر :
1047
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.