((آیه ی قرآن من است....))
بارِ غمت بر دلِ من،هجرِ تو در جانِ من است
من تک و تنها نشوم،یادِ تو مهمانِ من است
من به خرابات روم در پِیِ دیدارِ رُخت
آن رخِ مه پاره ی تو، دشمنِ ایمانِ من است
تا به کجا پل زده ای ، با مژه ی شوخ و شَرَت؟؟
آن پلِ پرفتنه و شر، وصله ی مژگانِ من است
واژه ی هر لحظه ی من،غربتِ چشمان تَر است
وسعتِ اشعارِ دلم،صحبتِ جانانِ من است
باده بده تا ز غمت،غصه ی عالم نخورم
ساقیِ من مرهمِ بر، غصه ی دورانِ من است
داد ز بیداد کشم،نامِ تو فریاد کشم
شکوه ی بی حاصلِ من،جمله ی هذیان من است
فتنه ی سربسته که در عالم احساس بپاست
این دلِ من داند و بس، قدرتِ طوفان من است
شب که به معراج رسم،نازلِ وحی است دلم
شعرِپر از غصه ی من،آیه ی قرآنِ من است
21/10/90
تاریخ ارسال :
1391/1/4 در ساعت : 13:11:26
| تعداد مشاهده این شعر :
1203
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.