عکسش که روی سینه دیوار قاب شد
مسخ گریم و چهره پشت نقاب شد
از بین یک گروه هنرپیشه جوان
از حیث رنگ و حالت مو انتخاب شد
بعد از دو تا مصاحبه با نشریات زرد
یکباره از مفاخر ملی حساب شد!
با این که در تئاتر به جایی نمی رسید
چک پول سینمای تجاری خطاب شد
چون حد و غایت هدفش فتح گیشه بود
در سینما به جذب مخاطب مجاب شد
مفتون حالت و قر و اطوار اجنبی است
بی جنبه ای که یک شبه عالی جناب شد!
از خانواده و پدر و مادرش برید
آینده اش به طرز فجیعی خراب شد
از بس که در حضور پدر پا دراز کرد
گستاخ و بی نزاکت و حاضر جواب شد
از لذت روابط مشروع حظ نبرد
سرگرم کارهای بد و ناصواب شد
کوتاه فکر بود،دعا کرد و پول خواست
بختش بلند بود، دعا مستجاب شد
می خواست مثل قله ی آتشفشان شود
در شعله های سرکش شهرت مذاب شد
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:14:11
| تعداد مشاهده این شعر :
1055
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.