می توان خورشید را تفسیر کرد
واژه های داغ را در خود کشید
صبح شد، روشن شد و بیدار کرد
مثل یک پروانه گلها را پرید
می توان یک شعر شد بی قافیه
ذهن را در کهنگی هایش شکست
یک صدای تازه شد چون وسوسه
جنگ را با نقطه ی یک بوسه بست
می توان رسم و رسومی تازه شد
مثل آهنگی که از دیروز نیست
مثل لبخندی که بکر و تازه است
در جهانی مملو از امروز زیست
مثل باران قطره را رقصان بخوان
چشمه باش و رود باش و آبشار
قصه ی دریا همیشه تازه است
متن ِ اقیانوس را بر خود ببار
اکرم بهرامچی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/2/7 در ساعت : 18:40:13
| تعداد مشاهده این شعر :
1206
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.