ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مردن روی زانوی تو....


دوست دارم جستجو در جنگل موی تو را

از خدا چیزی نمی خواهم به جز بوی تو را



دختر زیبای جنگل های آرام شمال!

از کجا آورده دست باد گیسوی تو را؟



آستینت را که بالا داده بودی دیده اند

خلق رد بوسه ی من روی بازوی تو را



چشمهایت را مراقب باش،می ترسم سگان

عاقبت در آتش اندازند آهوی تو را



کاش جای زندگی کردن در آغوشت،خدا

قسمتم می کرد مردن روی زانوی تو را.... 


کلمات کلیدی این مطلب :  مردن ، روی ، زانوی ، تو.... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/8 در ساعت : 2:17:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  1436


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی اصغری فرزقی
1391/2/8 در ساعت : 9:51:24
غزل شما را خواندم
خوب بود ولی...


ولی نمیشود به این ایراد گرفت ولی شما وصل را به جدایی ترجیح می دهید. نگاهی به بیت آخر بیندازید

شما الان دارید با معشوق زندگی می کنید. خوب زندگی تون را بکنید و ....

به هرحال بد نبود

---------------------------------------------------

چشم....ممنون
زهرا شعبانی
1391/2/8 در ساعت : 20:29:33
لام جناب حامدی بزرگوار غزل بااحساسی بود پایدار باشید
سیاوش پورافشار
1391/2/8 در ساعت : 19:23:11
درود جناب ناصر حامدی
غزل خوبی بود و خوب معلوم است نوعی تغزل است که بسته به نوع مخاطب می توان آن را از دسته های رمانتیک مختلف تقسیم بندی کرد ممکن است یک جوان بی تجربه بخواند و برای او یک رمانتیسم مادی و برای یک استاد ادبیات رمانتیک اجتماعی یا برای یک درویش یک رمانتیک عرفانی باشداما آنچه مسلم است در زمانی که عشق در سالهای دور می رفت که بعد حیوانی اش نمود بیشتر پیدا کند حرکتی به اسم سانتی مانتالیسم پدید آمد . سانتی مانتالیسم می خواست به عشق تقدس ببخشد وآن را از امری صرفاً مادی و بی قاعده و قانون، تبدیل به نوعی عمل معنوی و الهی کنند. در همین دوران بود که رمان هایی با محور عشق نوشته شد و نویسندگان سانتی مال کوشیدند با تمرکز بر قداست عشق و تأکید بر وفاداری مطلق و حتی انکار امکان تکرار تجربه عاشقانه، عشق را از آن حالت دستمالی شده و مبتذل خارج کنند.
این مقدمه را از آن جهت آوردم که ارتباط بدهید به شعرتانو خودتان برایند شعری تان را در این مقولات به دست آورید یک بررسی تک به تک روی اثرتان به شرح زیر دارم:
دربیت دوم تشبیه جنگل به گیسو تکراری است اما بحثی در بیان به اسم نو کردن تشبیه داریم که شما خوب آن را انجام داده اید یعنی آوردن دست باد به بافت بیت جان تازه بخشیده است. یک پارادوکس داریم که بنظر می رسد خوب نیافتاده باشد و آن آرام بودن گیسوی جنگل که در حضور باد غیر ممکن است.
دربیت سوم تاریخ زمان دیده اند و بالا داده بودی با هم همخوانی ندارند که از نظر تالیف در علم بلاغت ایراد دارد
بدرود

-------------------------------

آقای پورافشار ،ممنون از توجه و نگاه تون که حتما برای بنده راهگشاست
رضا خوشحال
1391/2/8 در ساعت : 17:47:25
سلام زیباست همانند طبیعت زیبای شمال
علی رضا آیت اللهی
1391/2/9 در ساعت : 13:38:11
سلام
بسيار بسيار زيبا و روان شاعرانه است .
خدامي داند تا كنون چند نفر از روي اين شعر كپي كرده اند ....
عبدالله امان
1391/2/8 در ساعت : 15:58:15
درود بر شما شعر بسیار زیبا سرودید استعداد خوبی در شما نهفته است
به امید فردای های روشن
مصطفی پورکریمی
1391/2/8 در ساعت : 23:51:50
سلام بر جناب حامدی خالق عاشقانه های رؤیایی

بسیار زیبا و دلچسب بود درود بر شما
بازدید امروز : 23,179 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,554,410
logo-samandehi