غزل شما را خواندم خوب بود ولی... ولی نمیشود به این ایراد گرفت ولی شما وصل را به جدایی ترجیح می دهید. نگاهی به بیت آخر بیندازید شما الان دارید با معشوق زندگی می کنید. خوب زندگی تون را بکنید و .... به هرحال بد نبود --------------------------------------------------- چشم....ممنون
|
لام جناب حامدی بزرگوار
غزل بااحساسی بود
پایدار باشید
|
درود جناب ناصر حامدی غزل خوبی بود و خوب معلوم است نوعی تغزل است که بسته به نوع مخاطب می توان آن را از دسته های رمانتیک مختلف تقسیم بندی کرد ممکن است یک جوان بی تجربه بخواند و برای او یک رمانتیسم مادی و برای یک استاد ادبیات رمانتیک اجتماعی یا برای یک درویش یک رمانتیک عرفانی باشداما آنچه مسلم است در زمانی که عشق در سالهای دور می رفت که بعد حیوانی اش نمود بیشتر پیدا کند حرکتی به اسم سانتی مانتالیسم پدید آمد . سانتی مانتالیسم می خواست به عشق تقدس ببخشد وآن را از امری صرفاً مادی و بی قاعده و قانون، تبدیل به نوعی عمل معنوی و الهی کنند. در همین دوران بود که رمان هایی با محور عشق نوشته شد و نویسندگان سانتی مال کوشیدند با تمرکز بر قداست عشق و تأکید بر وفاداری مطلق و حتی انکار امکان تکرار تجربه عاشقانه، عشق را از آن حالت دستمالی شده و مبتذل خارج کنند. این مقدمه را از آن جهت آوردم که ارتباط بدهید به شعرتانو خودتان برایند شعری تان را در این مقولات به دست آورید یک بررسی تک به تک روی اثرتان به شرح زیر دارم: دربیت دوم تشبیه جنگل به گیسو تکراری است اما بحثی در بیان به اسم نو کردن تشبیه داریم که شما خوب آن را انجام داده اید یعنی آوردن دست باد به بافت بیت جان تازه بخشیده است. یک پارادوکس داریم که بنظر می رسد خوب نیافتاده باشد و آن آرام بودن گیسوی جنگل که در حضور باد غیر ممکن است. دربیت سوم تاریخ زمان دیده اند و بالا داده بودی با هم همخوانی ندارند که از نظر تالیف در علم بلاغت ایراد دارد بدرود ------------------------------- آقای پورافشار ،ممنون از توجه و نگاه تون که حتما برای بنده راهگشاست
|
سلام
زیباست همانند طبیعت زیبای شمال
|
سلام بسيار بسيار زيبا و روان شاعرانه است . خدامي داند تا كنون چند نفر از روي اين شعر كپي كرده اند ....
|
درود بر شما شعر بسیار زیبا سرودید استعداد خوبی در شما نهفته است به امید فردای های روشن
|
سلام بر جناب حامدی خالق عاشقانه های رؤیایی بسیار زیبا و دلچسب بود درود بر شما
|