ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بالا نشین از تو دوباره شعر می گویم /شرمنده ام از اینکه اهل روستا هستم


بیهوده عمری عابر پس کوچه ها بودم



با رسم عشق و عاشقی نا آشنا بودم



شرمنده پایم از گلیم خواب بیرون بود



شرمنده از اینکه هوا خواه شما بودم



در عصر یک روزسراسر وهم پاییزی



دنبال کشف آخرین راز بقا بودم



یک تکه شعرم یا سرآهوی بر دیوار



از زندگی انگار عمری را جدا بودم



"در پوستینم غیر غم چیزی نمی گنجد "



فریاد در فریاد آه بی صدا بودم



وقتی که قلبم درحصار بغض می پوسد  



همخوابه تشویش و مرگ  لحظه ها بودم



مثل جزیره کنج اقیانوس چشمانت



در پانوشت نقشه ی جغرافیا بودم



بالا نشین از تو دوباره شعر می گویم



شرمنده ام از اینکه اهل روستا بودم



م- شوریده



http://sabzevar-sher.persianblog.ir/


کلمات کلیدی این مطلب :  بالا ، نشین ، از ، تو ، دوباره ، شعر ، می ، گویم ، /شرمنده ، ام ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/23 در ساعت : 20:10:14   |  تعداد مشاهده این شعر :  2397


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 2,264 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,558,224
logo-samandehi