تو کی استی ، من کی استم ؟ سروده ای از دیوان اشعار امین الله مفکر امینی " برگه های یاس و امید "
تو کی استی من کی استم ؟
هر دو انسانیم ، بخون یکرنگیم
ندارم پیوندی بر نژاد و آیین و طریق
دین و مذهب هم نباشد کار من
خداوند آفرید ، آدم و انسان
این ودیعه پیوند نداد برنگی
بخشید بمن نام بشر ، بخواندم اشرف مخلوق
ولی عجب بین که گشتیم پی رنگ و تعلق
شرف و شان آدمیت بستیم بر این بن هــا
کشمکش ها کردیم و ریختیم خون یکدیگر
بر سر تقسیم قدرت و حشمت و جاه و جلال
بر بن منی کی استم ها و تو کی استی ها
بر بن من چه کردم ها و تو چه کردی ها
مرز ها بستیم و مهر ملکیت بر ملک خداوندی زدیم
مکدر کردیم نشان خلقت و صلح و صفا
چه ابلهی ! این چه تیره گی
همه ز جوهر یکی باشیم
پس این عیسایی و موسایی و مسلم و هند و برهمن بهر چه!
مرنجید از من ، که مرا مذهب و دین خاصی نباشد
همه مذاهب ، مذهب من باشد و همه دین ، دین من
پرستم خالق و همنوع و یک خون
اگرگویندم کافر نرنجم
که کفری چون من هر گز آسان نباشد
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/2/28 در ساعت : 2:52:22
| تعداد مشاهده این شعر :
1104
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.