تو با منی... (سهیل ساسان)
گفته بودم که بیایی نکند دیر کنی
که من از دور شدن از دل تو بیزارم
یک دل و یک نفس و یک هوس دیدن تو
من از اندیشه ی عشّاق همین را دارم
بوسه و ناز و نوازش ،من و آغوش تو گل
روزگاریست که هر شب شده اینها کارم
با تو آرام ترین دایره را می سازد
شکل چشمان درشت تو سرِ پرگارم
آنقَدَر پرسه زدن با تو تماشا دارد
که من از شوق نخوابیدن تو بیدارم
اگر هر شب شب من با تو سحر باز شود
عاشق و شادم و سرحال ترین بیمارم
سهیل ساسان
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/3/11 در ساعت : 11:51:59
| تعداد مشاهده این شعر :
883
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.