ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



رفیق خانه و گرمابه ام آخر تباهم کرد /خودش بر راه می رفت و ولیکن زابه راهم کرد......؟!


رفیق خانه و گرمابه ام آخر تباهم کرد



خودش بر راه می رفت و ولیکن زابه راهم کرد



 



مریدم کرد بر کفر ِ مسلمانی ابرویش



پر از تردیدو پرسش ، غرق در وهم و گناهم کرد



 



نمی دانم چه شد یکباره بی آنکه بدانم خود



اسیر خنده ها و گریه های گاه گاهم کرد



 



من از آغوش دریا روی شنزار ِ غم افتادم



اگر چه شور ماهم بود ، خاک ِ اشتباهم کرد



 



خطوط شرنوشتم را غبار زندگی پوشاند



کجا می رفت وقتی درد و غم  بی جان پناهم کرد



 



و از اندوه من شهری به خاموشی فرو رفت و ...



دوچشم عابران انگشنمای هر نگاهم کرد



 



خداهم خوب می داند دلم تنگ و پریشان است ......



که با فکر و خیالت روز و شب ها مست خواهم کرد ......



م- شوریده



///////////



گزارش تصویر کانون های ادبی خراسان شمالی



http://anjomansite.blogfa.com/


کلمات کلیدی این مطلب :  رفیق ، خانه ، و ، گرمابه ، ام ، آخر ، تباهم ، کرد ، /خودش ، بر ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/4/21 در ساعت : 15:33:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  1420


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی میرزائی
1391/4/22 در ساعت : 17:51:30
سلام بر شاعر آرام سایت لذت بردم احسنت
فاطمه پاینده
1391/4/21 در ساعت : 15:58:3
بسیار زیبا بود جناب هاشمی نژاد فکر کنم بیت دوم یک غلط املایی داره
مریدم کرد بر کفر ِ مسلمانی ابرویش
پر از تریدو پرسش ، غرق در وهم و گناهم کرد
(تردید)
دکتر آرزو صفایی
1391/4/21 در ساعت : 15:50:42
سلام جناب هاشمی بسیار زیبا سرودید دست مریزاد و درود
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/4/21 در ساعت : 20:4:27
سلام جناب هاشمي عزيز

بسيار زيبا و دلنشين بود لذت بردم.

سلامتي وشادابي شمارا خواهانم.
مریم توفیقی
1391/4/21 در ساعت : 15:43:2
رفیق خانه و گرمابه ام آخر تباهم کرد خودش بر راه می رفت و ولیکن زابه راهم کرد
درود بر شما جناب نژاد هاشمی بسیار زیبا سرودید شاعر
مهدی سیدحسینی
1391/4/21 در ساعت : 19:28:8
سلام جناب نژاد هاشمی عزیز
بهره بردم
ضمن موافق بودن با جناب فرجی "ت"انگشت نما نیز حذف شده است
ماندگار باشید
////////
ممنون استاد عزیز به عمد از قاعده اختصار استفاده کرده ام
احمد فرجی
1391/4/21 در ساعت : 18:46:20
باسلام واحترام خدمت سید بزرگوار جناب هاشمی عزیز
زیبا بود ودلنشین ومن اولین بار کاربرد زابراه کردن را در غزل دیدیم. جالب بود.
اما چندنکته :
نمی دانم چه شد ................نمی دانم(من نمی دانم) ، بدانم (من بدانم ) ، خود : تکرار (م) و(خود) حشو است .اصلاح کنید
کجا می رفت وقتی مرگ مرا.... اختلال وزنی دارد و (گ) مرگ اضافی ست:
مصراع بیت پایانی خیلی به دل تچشبید . موفق باشید
////////
سپاسگزارم استاد عزیز
بازدید امروز : 1,588 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,557,548
logo-samandehi