ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عاشقانه


شاعری عاشقانه می کوشد آفتابی کند تمام تو را

عشق را بهانه می سازد تا بدزدد غم کلام تو را


چکه چکه غزل شده چشمش در عبور کبود ثانیه ها

شاعرانه سراب می نوشد تا تهِ ته نشین جام تو را


درعروج سپید رویایش آمدی در پسین روزی سبز

ساز شعرش به شورمی خواند گام های زلال نام تو را


داد می زند نگاهت را با صدایی نمور و بارانی

ابری از عشق می شود در تو تا بشوید نم سلام تو را


جرم او عاشقی است اما تو سایه ات بوی آشتی دارد

می دود عاشقانه سوی دلت می کشد ناشیانه گام تو را


شانه ی شعر زخمی است این بار همچو پروانه ی غزل هایش

باورش کن حضور عشقی را که به لب دارد التیام تو را


زندگی همچو واژه ای محکوم در درون دلت مچاله شده

شاعری تا همیشه می کوشد آفتابی کند تمام تو را


 


کلمات کلیدی این مطلب :  عاشقانه ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/4/23 در ساعت : 15:14:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  1356


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی میرزائی
1391/4/23 در ساعت : 16:31:48
سلام سرکار خانم توفیقی
غزل روان، دل نشین و متفاوتی است
دست مریزاد
------------------------
پاسخ: سلام و درود بر شما جنای میرزایی بزرگوار
محبت فرمودید استاد
علی عبداللهی
1391/4/23 در ساعت : 19:33:1
سلام گرامی
سپاس
غزل خوبیست
زندگی همچو واژه ای محکوم در درون دلت مچاله شده
شاعری تا همیشه می کوشد آفتابی کند تمام تو را
----------------------------------
پاسخ: سلام بر شما جناب عبداللهی
ممنونم از شما
مژده ژیان
1391/4/25 در ساعت : 11:41:11
مريم عزيزم درود بر تو وقلمي هاي دلنشينت بانو
---------------------------------
پاسخ: سلام مژده عزیزم ممنونم بانوی مهر
امیر آخوندی
1391/4/24 در ساعت : 19:40:53
زیبا بود پاینده باشید
---------------------
پاسخ: ممنونم از شما
نغمه مستشارنظامی
1391/4/25 در ساعت : 15:12:58
چکه چکه غزل شده چشمش در عبور کبود ثانیه ها... عاشق و شاعر بمانيد. زيبا بود
---------------------------------
پاسخ: ممنونم نغمه ی عزیز
دکتر آرزو صفایی
1391/4/23 در ساعت : 15:19:17
سلام بر مریم عزیز
بسیار زیبا و عمیق و با تامل سرودید
درودتان و دست مریزاد
--------------------------
پاسخ: سلام به آرزوی عزیزم
ممنونم بانوی مهر لطف دارید
وحیده افضلی
1391/4/24 در ساعت : 2:1:47
سلام مریم عزیزم
زیبا بود.
--------------
پاسخ: ممنونم وحیده ی گلم
مصطفی معارف
1391/4/25 در ساعت : 13:57:33
خیلی زیبا و روان و پخته بود دست شما درد نکند که مار ا شارژ کردید
-----------------------------
پاسخ: درود بر شما جناب معارف
تایید شما هم بسیار بنده را شارژ کرد.
لطف دارید استاد
نغمه مستشارنظامی
1391/4/23 در ساعت : 17:3:46
زيبا و دلنشين بود مريم عزيز
--------------------------------
پاسخ: ممنونم نغمه ی عزیز
سید علی اصغر موسوی
1391/4/25 در ساعت : 4:4:45
شانه ی شعر زخمی است این بار، همچو پروانه ی غزل هایش
ساز اشکش به شورمی خواند، گام های زلال نام تو را
***
سلام و درود
غزل سنگین و کشیده ای ست.
موفق باشید
یاحق
---------------------------
پاسخ: سلام بر شما جناب موسوی
شاگرد نوازی کردید. سپاس از لطفتان.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/4/25 در ساعت : 18:4:41
سلام و عرض ارادت
گمان می کنم در این دو مصرع :
< عشق را بهانه می سازد تا بدزدد غم کلام تو را >
و < داد می زند نگاهت را با صدایی نمور و بارانی >
اشتباه تایپی رخ داده و وزن شعر زیبای شما را دچار اشکال کرده است > لطفا اصلاح کنید
-----------------------------------
پاسخ: سلام استاد
شعر به همین صورت مد نظر من بوده
اگر محبت میکردید و فرم اصلاح شده ی مورد نظرتان را می نوشتید ممنون میشدم
سینا شهیدا
1391/4/26 در ساعت : 11:21:40
غزل خوبي بود ضمن اينكه در تاييد نظر استاد نجوا به نظر حقير مي توانيد دو مصراع را اينگونه اصلاح بفرمائيد:
عشق را هم بهانه مي سازد تا بدزدد غم كلام تو را
و مصراع بعدي:
داد او ميزند نگاهت را با صدائي نمور و باراني
البته اين فقط نظر بنده است.
درود.
-----------------------
پاسخ: یک دنیا سپاس از لطف و عنایت و نقدتون جناب شهیدا
بازدید امروز : 1,042 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,557,002
logo-samandehi