موریانه می جود احکام پیمان نامه را ... به رنجهای مردم میانمار
عطر گل در پنجه های باد پرپر می رود
صبر لبریز خدا این روزها سر می رود!!
دامن بخت زمستان را به آتش میکشد
داغ خون هایی که از بال کبوتر می رود
زخم تو بیدار شد، چشمان بودا غرق خواب
شهر در آغوش یک کابوس دیگر می رود
می شود این روزها گر آشیانت تنگ تر
نقشه ی جغرافی صبرت فراتر می رود!!
نی لبکها سرد و خاموشند و در اطراف دشت
گرگ در پیراهن یک نابرادر می رود
قطعنامه جای اشک تو زبان وا می کند !!!
گرگ در پیراهن میشی دهان وا می کند
پیش روی تو شب قدری است که چشم ترت
روزه را با جرعه های شوکران وا می کند
تو ولی از تیرها و شعله ها پرواز کن
پر بزن ، با ل تو دام از آسمان وا می کند
خواب شیرین و خوش از چشمان "تین سین" می پرد
تا رگ تو لب به اواز اذان وا می کند
موریانه می جود احکام پیمان نامه را
نام شیرین خدا،قفل از جهان وا می کند !!
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/4/30 در ساعت : 1:21:41
| تعداد مشاهده این شعر :
1250
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.