ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در آخر کار را با دّره ای صعب العبور انداخت
نگاهی کرد و چشمک زد گمانم باز تور انداخت

فقط با سنگ چشمانش ترک بر این بلور انداخت

در اقیانوس آرامی که تنهایی خلیجش بود

(دلم را چون نهنگی صید و در تنگ بلور انداخت)

کشید از سینه دل را باز مثل مرده ها هستم

تنم  با اینکه پابرجاست با اهل قبور انداخت

نمی دانم چرا با من لجاجت کرد  و سوزاندم

دلم را مثل هیزم بردو در قعر تنور انداخت

مرا گمراه و در صحرا بدون نقشه می گرداند

در آخر کار را با دّره ای صعب العبور انداخت

نشستم خون ِ دل خوردم که رویم سرخ شد ...اما

مرا مثل اناری گاز زد ...بعدم به دور انداخت

 

مجتبی اصغری فرزقی- فرح آباد ساری 

وبلاگ  :http://mo1351.blogfa.com/ 


کلمات کلیدی این مطلب :  در ، آخر ، کار ، را ، با ، دّره ، ای ، صعب ، العبور ، انداخت ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/10 در ساعت : 12:48:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  1079


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

ساراسادات باختر
1391/6/11 در ساعت : 18:50:48
سید حکیم بینش
1391/6/11 در ساعت : 17:38:58
زیبا بود و لبریز از احساس، برقرار باشی کیان عزیز
معصومه عرفانی (عرفان)
1391/6/11 در ساعت : 17:31:9
سلام استاد فرزقی بسیار زیبا سرودید



نگاهی کرد و چشمک زد گمانم باز تور انداخت

فقط با سنگ چشمانش ترک بر این بلور انداخت
ساراسادات باختر
1391/6/10 در ساعت : 14:41:14
درود جناب فرزقی..
کار زیبایی بود اما ساسر اندوه..
دکتر آرزو صفایی
1391/6/10 در ساعت : 13:45:37
سلامتان
بر دل نشست سروده تان
برمدار باشید
اکرم بهرامچی
1391/6/13 در ساعت : 15:46:26
شروعش خیلی قشنگ بود دست مریزاد/درود
سعید امینائی (ذوالنون)
1391/6/10 در ساعت : 13:49:32
سلام
دمتون گرم
نمی دانم ز من حالا خبر دارد کجا هستم؟
بهشتم، خوب شد! من را میان بزم حور انداخت...
حمیدرضا دولتی (معراج)
1391/6/11 در ساعت : 14:29:24
سلام جناب اصغری عزیز
غزل خوبی بود.
....
مرا مثل اناری گاز زد یا مثل سیبی؟؟
انار رو که گاز نمیزنند...دانه میکنند ...مزاح بود دوست عزیز...
یاعلی
منا پارسایی
1391/6/11 در ساعت : 15:49:49
سلام...
بسیار زیبا بود...
پاینده باشید...
هدیه ارجمند
1391/6/12 در ساعت : 16:4:21
سلام و درود....
زیبا بود...
یاعلی...
زهرا شعبانی
1391/6/10 در ساعت : 14:27:27
سلام برادر شاعرم
بسیار زیبا و خواندنی ست
پیدار باشید
علی میرزائی
1391/6/11 در ساعت : 13:47:10
سلام جناب اصغری
غزلی استوار ودل نشین است
سعید تاج محمدی
1391/6/10 در ساعت : 22:35:28
سلام
خواندمتان
موفق باشید
سعید امینائی (ذوالنون)
1391/6/14 در ساعت : 13:51:58
سلام
قرار شد شما شعر بنده را نقد کنید...
بنده همچنان منتظرم
از ما دریغ نکنید...
احمد فرجی
1391/6/11 در ساعت : 1:49:19
باسلام وادب واحترام
زیبا بود ودلنشین . دست مریزاد
استاد فرزقی عزیز ضمنا در دیار ما انارراگاز نمی زنند .مزاح کردم .موفق باشید
بازدید امروز : 18,620 | بازدید دیروز : 28,556 | بازدید کل : 121,705,880
logo-samandehi