ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل : تو با زمین غریبه ای
 

میوه‌ی خام



نگفته ام، نگو، چرا، تو با زمین غریبه ای؟

صبور باش و بی صدا، تو با زمین غریبه ای؟!

*          

همیشه مثل میوه‌ها، هبوط چاره ات نبود

سقوط کرده ای کجا؟ تو با زمین غریبه ای

شکست آشیانه را، میان شاخه‌ها، مجو

که از میان شاخه‌ها، تو، با زمین غریبه ای؟!

میان موج‌های غم، نشسته ای چه بی صدا

زبان درد ناخدا، تو با زمین غریبه ای

به هر کجا که می‌روی، نگاه آسمان کج است

حباب آسمان‌نما، تو با زمین غریبه ای

نگو دگر، که من چرا، اسیر لحظه‌ها شدم

صبور باش و بی صدا، تو، با زمین، غریبه ای؟!

هنوز بعد سال‌ها، هوای آشیانه را

دلت نکرده جا به جا، تو با زمین، غریبه ای ... .



**

قم  -  1378

....

...
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، : ، تو ، با ، زمین ، غریبه ، ای ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/31 در ساعت : 0:40:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  1030


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/7/1 در ساعت : 11:2:0
سلام استاد گرامی
بسیار فاخر است دست مریزاد
سارا وفایی زاده
1391/7/1 در ساعت : 10:17:30
سلام
زیبا بود
هدیه ارجمند
1391/6/31 در ساعت : 8:47:0
سلام و عرض ادب....
زیبا بود....
"هنوز بعد سال‌ها، هوای آشیانه را

دلت نکرده جا به جا، تو با زمین، غریبه ای ... ."
سپاس از حضور شما ونظرتون....
راجع به نکات خوبی که فرمودید سپاسگذارم....
متشکر از دقت شما....
تا که باشد بجای چشمانت "
این آرزوی خورشیده ومیخواد جای چشمان حضرت باشه...
موفق باشید.....
ساراسادات باختر
1391/6/31 در ساعت : 4:50:27
درود بر شما جناب موسوی
زیبا بود ..
------------------------------
سحر آدینه شما بخیر
سپاسگزارم
یا حق
بازدید امروز : 5,441 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,720,909
logo-samandehi