ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کرکس اسکار
بسم رب شهید زین الدین
«بعثیها شهدایی را که ریش داشتند، از روی نی ها و چولانهای توی آبراه جزیره می انداختند. آنها در نقاط مختلف جاده و روی سنگرها پرچم عراق را نصب می کردند. یکی از آنها که پرچم عراق دستش بود، کنارم حاضر شد...چند بار با چوب پرچم به سرم کوبید...از من که دور شد، حدود ده، پانزده متر پشت سرم، کنار جنازه یکی از شهدا که وسط جاده بود، ایستاد. جنازه از پشت به زمین افتاده بود. نظامی سیاه سوخته ی عراقی کنار جنازه اش ایستاد و یک دفعه چوب پرچم عراق را به پایین جناق سینه شهید کوبید، طوری که چوب پرچم درون شکم شهید فرو رفت....هرکس از جاده رد می شد، به جنازه ی شهیدی که پرچم روی شکمش نصب بود، خیره می شد.» (پایی که جا ماند، خاطرات آزاده ناصر حسینی پور ص84).
احساسم این است هر جایزه ی هنری و ادبی که جشنواره های غربی به آثار سیاه ایرانی می دهند، این پرچم افتخار ایران نیست که به اهتزاز در می آید بلکه نصب پرچم روی شکم جنازه ی شهداست.
 

دريا كنار ساحل چشمان من بنشين
شايد بيابد قلب زار تو كمي تسكين
حرف دل اين خسته جان را گوش كن دريا
او با تو خواهد گفت از يك عقده ي ديرين
سيمرغها را دست غفلت کرد پرپر آه
شب کرکس اسكار رستم راست بر بالين
شعله كه بود افكند در دامان شرم و عشق؟
فتنه كه بود انداخت بين نادر و سيمين؟
اين دانش آموز علي الظاهر زرنگ تيز
مردوديش را با تعهد مي كنم تضمين
شايد غم نان باشد او را يا تب نام است
آيا ندارد اين معاش انديش درد دين؟
گر درد دينش نيست اين گبر اي برادرها
حب وطن هم نيست در اين سينه چركين
باور نبايد كرد عشقش را برادر جان!
وقتي كه تهمت مي زند فرهاد بر شيرين
آخر چگونه شک نباید داشت ای قوم
وقتي دهان گرگ او را ميكند تحسين
اي گرگهاي زرد و سرخ دره هاي آلپ!
وي خرسهاي نقره اي جنگل برلين!
خاموش کی خواهد شد آخر شعله های خشم
از يادمان كي مي رود آن غصه ي سنگين
وقتي همه پشت سر جلاد بغدادي
كرديد خاكم را به خون سرخ گل رنگين
جانها پر از فریاد و دامنها پر از سنگ است
ما تشنه رزميم با اقوام جور و كين
اسفند ماه 1391


کلمات کلیدی این مطلب :  اسکار ، شهدا ، هنر ضد دین ،


   تاریخ ارسال  :   1391/7/16 در ساعت : 14:21:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  1131


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علی اصغر موسوی
1391/7/16 در ساعت : 16:57:55
سلام
سپاسگزارم از اینکه نسبت به آثارم لطف دارید.
مضمون خوبی ست
و از مراعات نظیر (حقیقی) برای کمک به محتوا استفاده کرده اید.
و خود محتوا هم حقیقت تلخی از "عدم خود باوری " ما ست در برابر دنیا.
*
شعر را یک بازخوانی دقیق بکنید
احسنتم
یا حق
-----
سلام استاد و ممنون از عنایت جنابعالی و خیلی خیلی سپاسگذارم از نظرات اصلاحی و راهگشای شما. مصرع اول بیت سوم اصلاح شد اما مصرع دوم بیت دهم مقدور نبود! حفظ مضمون برام مهمتر از رعایت عروضه. البته با کشیدن انتهای کلمه «نقره ای» مشکل تا حدودی حله.
خدای بزرگ نگهدار تون
نغمه مستشارنظامی
1391/7/17 در ساعت : 17:2:57
غم انگیز بودند هم مقدمه و هم شعر حماسی تان زیبا و پر معنا
----
متشکرم که به این شعر توجه کردید.
بازدید امروز : 5,102 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,712,858
logo-samandehi