ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ای واژه ی نهفته به دلهای منتظر



ای واژه ی نهفته به دلهای منتظر

 

 
ای واژه ی نهفته به دلهای منتظـــــــــــر

نامت به باور همه اعصــــــــــار، منتشر

چشمم به جــمعه خیره شد ای آفتاب عدل

لختی بتاب ، تا بشود ظلم منکــــــــــــسر

جانهای تشنه با تو، چه سیراب می شوند

دلهای خسته در طلب توست ، منحــــصر

قـــــــدری ببارو دشت بیارای و سبز کـُن

لطف خــــدا به ما همه در توست ، مستتر

ای ذوالفقار تشنه ی عدل ای ضمیر پاک

ای از ریا و ظلم و ستم ، سخت منزجـــر

بر چین بساط ظلم و ستم را ، ازاین زمین

بفکـــــــــن به خاک پشت ریا ، شاه مقتدر

در آرزوی یک نفسم ، در هــــــــــوای تو

ای واژه ی نهفته به دلهای منتظــــــــــــــر


مصطفی معارف 23/8/91 کرج
  

 

کلمات کلیدی این مطلب :  منتظر ، ظلم ، ذوالفقار ، ،

موضوعات :  اجتماعی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/29 در ساعت : 12:20:42   |  تعداد مشاهده این شعر :  1276


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیاوش پورافشار
1391/8/30 در ساعت : 21:50:22
بنام حق
با عرض سلام
دوست عزیزم جناب معارف شعر را خوب میسراید انتخاب واژه های شاعرانه و خوش آهنگ این شعر را روان کرده است
درجات حالان شاعر در هنگام لحظه ی سرودن مهم است، آفرینشی که حاصل حوصله ای فراخ ترو تخیلی نیرومندتر و دور پروازتر باشد شعر راستین است
ظاهر شعر نشان می دهد که شاعر احساسی غلیظ داشته اما تخیلی دورپرواز نداشته است تخیل دورپرواز حاصلش کنایه، استعاره، تشبیه و...نو است:
این یک نظر کلی بود اما مواردی دیگری که باید توضیح بدهم به شرح زیر است
1-باید دیدی تازه نسبت به اشیا داشت
مثلا چرا باید همیشه فکر کنیم که آفتاب کارش روشنی است؟
چشمم به جــمعه خیره شد ای آفتاب عدل

لختی بتاب ، تا بشود ظلم منکــــــــــــسر
2-قافیه پردازی:
اقوا= متاسفانه عیب اقوا در این غزل مشاهده می شود فقط دوتای آن را مثال می زنم مقتدر و مستتر

3-فروغ فرخزاد می گوید: اگر دید دید امروز باشد زبان هم کلمات خودش را پیدا می کند
در این شعر کلمات امروز کمتر هست کلماتی مثل واژه یا اعصار اگر امروز بکار برده می شوند قدیم هم بوده است
مثلا به جای بساط می توان گفت سفره البته اگرچه وزن به هم می ریزد اما منظور من مثال بود.
4-تک صدایی(لحن یکنواخت):در پنج بیت از این غزل 7 بیتی منادا هست این باعث تکصدایی در شعر می شود یعنی حالت خطابی بیت آمده است
5-فصاحت وبلاغت:
-در این مصرع بین مفعول و فعل فاصله خوبی نیافتاده
قـــــــدری ببارو دشت بیارای و سبز کـُن
-در مصرع زیر با توجه به معنی نیازی به کاما نیست:
در آرزوی یک نفسم ، در هــــــــــوای تو
-در مصرع زیر اگرچه برحسب ضرورت وزن یای بیافکن نیامده است و ظاهر مخفف است اما خوب ننشسته
بفکـــــــــن به خاک پشت ریا ، شاه مقتدر
6-دستور زبان:
اگر نهاد جاندار باشد، فعل در جمع و مفرد با آن مطابقت دارد
در مصرع زیر چون اینجا دل مجاز از نوع علاقه جز به کل است و منظور انسان است پس با دلها باید فعل جمع بیاید
دلهای خسته در طلب توست ، منحــــصر
با آرزوی بهروزی برای دوستم جناب معارف عزیز
حمید خصلتی
1391/9/2 در ساعت : 0:17:50

سلام.در شعر سنتی اولین ویژگی هایی که به چشم می آید وزن،قافیه وردیف است وبقیه خصوصیت هایی که یک شعر را به اوج می برد یا دچار افت میکند درسایه ویژگی های فوق معنا پیدا میکند.
در این شعر با نگاهی کوتاه به ابیات به این نکته می رسیم که شاعر محترم وزن را خوب می شناسد وبر استفاده درست از قافیه تقریبا تسلط داشته است زیرا واژه هایی که برای قافیه انتخاب شده اند واژه هایی نیستند که مورد اقبال هر شاعری باشد.هرچند شاعر در آوردن قافیه ها با دست انداز روبرو نشده واز پس واژه های قافیه برآمده است ولی به نظر من نگاهی عمیق تر به ارزش قافیه دریک شعر میتوانست از این شعر شعری دیگر با زبانی دیگرگونه بسازد.
مثلا وقتی در مصراع اول، شاعر سطررا با واژه ی منتظر به پایان برده است می شود گفت که خط مشی خود را برای انتخاب قوافی دیگر تعیین کرده وراه سختی را پیش گرفته است.چرا که واژه هایی که با منتظر هم قافیه باشند چندان دم دستی و وافر نیستند.حتی تاثیری که قافیه در اینجا بر فرم درونی شعر وهمچنین موسیقی معنوی گذاشته است کاملا مشهود است.
واژه ای به نام انتظار وارد شعر میشود ومشخص است که ادامه شعر باید در چه حال وهوایی گفته شود.حتی این قافیه موضوع شعررا مشخص کرده است . وقتی موضوع توسط واژه ی منتظر بر شعر تحمیل شده است در ادامه نوع به کار گیری قوافی هم تحت تاثیر قرار میگیرد وبا اینکه واژه های هم قافیه با منتظر خود چندان زیاد نیستند محدودیت موضوعی هم بر ان وارد شده وآن را محدود تر کرده و تا حدی دست شاعر را برای استفاده بی قید وبند از یک واژه بسته است.همه ی واژه های قافیه باید به گونه ای انتخاب شوند که با مفهوم انتظار هماهنگ شده یا مرتبط باشند.
انتخاب ردیف وقافیه در شعر امروز بسیار نقش مهمی ایفا میکند وشاعران موفقی در شعر امروز هستند که به این امر واقف اند واز این تکنیک به خوبی بهره میبرند.به عنوان مثال استفاده آگاهانه از این تکنیک در اشعار سعید بیابانکی بسیار دیده میشود.
من به همین اندازه بسنده میکنم وامیدوارم دیگردوستان به نکات دیگر مخصوصا نقاط قوت شعر هم اشاره ای داشته باشند.
یاحق

یونس افشار
1391/8/29 در ساعت : 12:24:3
سلام آقاي معارف

بسيار زيبا بود

************

سپاس برادر
علی عبداللهی
1391/8/29 در ساعت : 19:27:9
سلام بر شما
تسلیت این روزهای غم و درد و عشق و فریاد

******

ممنونم از لطف همیشگی تان
محمد شکری فرد
1391/8/30 در ساعت : 13:22:16
سلام استاد معارف...

خواندم و آموختم...

ممنون.

************

برقرار باشید و شادکام برادر
حمید خصلتی
1391/9/1 در ساعت : 18:34:56
با سلام حضور جناب معارف عزیز.متوجه نشدم از اینکه اطلاعات افراد سایت را دراختیار دارم..من مثل شما یک کاربر معمولی هستم وبرای اططلاع رسانی نقد معمولا فقط درحیات خلوت خبر میدهم ولی این روزها به مشغله های ایام محرم کمی درگیرم.ببخشید از کوتاهی بنده.برای اطلاع رسانی برای نقد اگر پیشنهادی دارید بفرمایید.
دکتر آرزو صفایی
1391/8/29 در ساعت : 14:46:30
سلام استاد
بسیار زیبا و فاخر کلام را به مشق قلم خواندید
دست مریزاد
پاینده باشید

*************

سپاس از شما خواهر فرهیخته و طبیب معظم
نغمه مستشارنظامی
1391/8/30 در ساعت : 1:49:47
اللهم عجل لولیک الفرج
غزل زیبایی بود استاد پاینده باشید

**********

درود بر شما شاعره بزرگ و خواهر محترم از اینکه مقبول نظر بودیم به خویش می بالیم و شکر گزار نعمتهای خداوندیم .
برایتان سعادت و سلامت و کامیابی آرزومندم
مصطفی معارف
1391/9/1 در ساعت : 10:52:13
با سلام و عرض تسلیت خدمت یکایک اعضای سایت .
امروز برای کاری رفته بودم خدمت جناب استاد اسماعیلی که ایشان فرمودند آقای خصلتی یکی از کارهای مرا برای نقد انتخاب کرده اند از جناب خصلتی عزیز برای این انتخاب سپاسگزارم چرا که معتقدم آهن هر چه بیشتر حرارت ببیند آبدیده تر می شود و همین جا از یکایک شما عزیزان می خواهم بدون ذره ای اغماض به بیان نقاط ضعف و احتمالن نقاط قوت در کار های حقیر اقدام فرمایید از تمامی عزیزانی که آئینه وار به بیان ایرادات و اشتباهات بنده می پر دازند کمال تشکر و امتنان را دارم .
اما بعد ، جناب خصلتی اگر بنده امروز به استاد اسماعیلی سر نمی زدم چگونه متوجه این امر می شدم ؟
شما که تمام اطلاعات را در مورد اعضای سایت در اختیار دارید چرا از آنها برای اطلاع رسانی این موضوع استفاده نمی فرمایید . در واقع اگر قرار باشید در اینجا هم استفاده نشود پس به چه دردی می خورد این اطلاعات ؟؟
البته قصد کم رنگ کردن زحمات حضرتعالی و دیگر مدیران زحمتکش سایت را ندارم و بابت این همه زحمات و وقتی که می گذارند از آنان ممنون و سپاسگزارم و امید وارم خداوند این همه زحمت را با ید با کفایت خودش جبران کند .

دوست دار تمامی اعضا معارف
حسین سنگری
1391/8/29 در ساعت : 12:34:53
سلام بر استاد معارف عزیز ... ارادتمندم ... بسیار غزل زیبایی بود ... لذت بردم از خوانش.

با اجازه در سایت بانک اشعار اهل بیت (ع) ثبت شد.



لینک شعر شما:

http://komeit.ir/chardahmasoom/emamzaman/ghazal/1893-aaftaabe-adl

**************

سپاسگزارم برادر از توجه تون ، بر قرار باشید
سیاوش پورافشار
1391/8/29 در ساعت : 19:43:39
درود جناب معارف عزیز
مستفیض شدم قربان
موفق باشید

**************

درود بر برادر و یار قدیمی جناب پور افشار عزیز .
خوشحالم که مقبول نظر جنابعالی واقع شد .
بر قرار و بر مدار باشید
عالیه مهرابی
1391/8/30 در ساعت : 18:54:33
سلام استاد
شعر زیبایتان را خواندم . دست مریزاد

***********

سلام علیکم خواهر محترم .
ممنونم از اظهار لطفتان ، سلامت باشید
عباس خوش عمل کاشانی
1391/8/29 در ساعت : 14:9:39
درود.زیبا پرداخته اید و دلرباست.در بیتی »منزجر» را به «منضجر=دلتنگ»تبدیل کنید بهتراست.


*****************

درود بر شما استاد گرانمایه و عزیزم ، کاملن صحیح و بجا می فرمایید،البته چون این واژه همه فهم ( کار برد زیادی ندارد ) نبود از واژه ی " منزجر " استفاده کردم ولی استفاده از منضجر روانی و سلاست کار و از همه مهمتر معنای آن را بهتر و روشن تر می رساند.
از توجه و وقتی که میگذارید و به خوانش کار های ما می پردازید سپاس و تشکر تام دارم .
سحر دگلی (آریایی)
1391/8/29 در ساعت : 23:35:5
سلام و عرض ادب
به امید آمدنش ..
درود بر شما جناب معارف ارجمند
قلمتان جاودان
احساستان در امان باد

************

ممنونم حواهر گرامی از توجه همیشگی و دعای زیبا و خیرتان .
شادکام باشید
سیاوش پورافشار
1391/8/30 در ساعت : 21:48:6
بنام حق
با عرض سلام
دوست عزیزم جناب معارف شعر را خوب میسراید انتخاب واژه های شاعرانه و خوش آهنگ این شعر را روان کرده است
درجات حالان شاعر در هنگام لحظه ی سرودن مهم است، آفرینشی که حاصل حوصله ای فراخ ترو تخیلی نیرومندتر و دور پروازتر باشد شعر راستین است
ظاهر شعر نشان می دهد که شاعر احساسی غلیظ داشته اما تخیلی دورپرواز نداشته است تخیل دورپرواز حاصلش کنایه، استعاره، تشبیه و...نو است:
این یک نظر کلی بود اما مواردی دیگری که باید توضیح بدهم به شرح زیر است
1-باید دیدی تازه نسبت به اشیا داشت
مثلا چرا باید همیشه فکر کنیم که آفتاب کارش روشنی است؟
چشمم به جــمعه خیره شد ای آفتاب عدل

لختی بتاب ، تا بشود ظلم منکــــــــــــسر
2-قافیه پردازی:
اقوا= متاسفانه عیب اقوا در این غزل مشاهده می شود فقط دوتای آن را مثال می زنم مقتدر و مستتر

3-فروغ فرخزاد می گوید: اگر دید دید امروز باشد زبان هم کلمات خودش را پیدا می کند
در این شعر کلمات امروز کمتر هست کلماتی مثل واژه یا اعصار اگر امروز بکار برده می شوند قدیم هم بوده است
مثلا به جای بساط می توان گفت سفره البته اگرچه وزن به هم می ریزد اما منظور من مثال بود.
4-تک صدایی(لحن یکنواخت):در پنج بیت از این غزل 7 بیتی منادا هست این باعث تکصدایی در شعر می شود یعنی حالت خطابی بیت آمده است
5-فصاحت وبلاغت:
-در این مصرع بین مفعول و فعل فاصله خوبی نیافتاده
قـــــــدری ببارو دشت بیارای و سبز کـُن
-در مصرع زیر با توجه به معنی نیازی به کاما نیست:
در آرزوی یک نفسم ، در هــــــــــوای تو
-در مصرع زیر اگرچه برحسب ضرورت وزن یای بیافکن نیامده است و ظاهر مخفف است اما خوب ننشسته
بفکـــــــــن به خاک پشت ریا ، شاه مقتدر
6-دستور زبان:
اگر نهاد جاندار باشد، فعل در جمع و مفرد با آن مطابقت دارد
در مصرع زیر چون اینجا دل مجاز از نوع علاقه جز به کل است و منظور انسان است پس با دلها باید فعل جمع بیاید
دلهای خسته در طلب توست ، منحــــصر
با آرزوی بهروزی برای دوست گرامی جناب معارف و همه اعضای سایت شاعران پارسی زبان
بازدید امروز : 3,218 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,718,686
logo-samandehi