ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آی شاعرها ! این شعر را ادامه دهید...



به خیاط ها بگویید:
برای کودکان
پیش بندی بدوزند
که گلوله از آن رد نشود

باغبان ها را بگویید
گلی بکارند که به هر سربازی تقدیم کنی
تفنگ  از دستانش  بیفتد

به جراح ها بگویید
  روده لاشخورها را بدوزند

 

به کیمیاگر ها بگویید :
مس را به طلا نه...
 سرب را به شعر تبدیل کنند

به داروساز ها بگویید : 
داروی فراموشی بسازند
برای مادرانی که کودکانشان را
گرگ درید

بعد بیایید تحقیق کنیم 
بی ربطی اکوسیستم با تپش قلب  بیشتر است
یا
بی ربطی دپرشن با توحش؟
یا چگونه می شود  افسردگی دختران شوهر مرده را
به آدم کش ها منتقل کرد
که سایکو موتورشان کند شود  
تا دنیا  آرام بگیرد
و کودکان کمی بیشتر عمر کنند

به نسل شناسان بگویید  
پدر دنیا را پیدا کنند
این کودک خسته است
و چگونه بخوابد وقتی
هر روز صدای گلوله می آید...
.
.
صدای ما به هیچ گوشی نرسید
 دانشمندها یادشان رفت
به جای کشف ژن های پوست سفید و قد بلند
در نسل بشر
 درنده خویی را  
  اصلاح کنند
داریم  منقرض می شویم
آی
شاعر ها!
این شعر را ادامه دهید
شاید برسد
به زیر ویرانه ای
و  کودکی
 امیدوارتر جان بدهد
--------

بی بی سمانه رضایی
آبان 91

 

پی نوشت :

دیروز بعد از شنیدن اخبار غزه ، این خطوط را نوشتم ، اصلا  نه فرصت ویرایش و دستکاری ای  داشتم ، و نه قصد انتشارش در هیچ سایتی
امروز صبح که فیسبوک را باز کردم بسیاری پست در حمایت از فلسطین دیدم ،
اما همه از جانب دوستان "آمریکایی"  من بود و دوستان "ایرانی ام"  فکر عکس هایشان با ژست های جورواجور بودند ، ژست های روشنفکری و شاید خاموش مغزی!...
حس بدی به من دست داد و تصمیم گرفتم "همین " را که نوشته ام ، بگذارم روی سایت ها ، تا برادران و خواهرانم بدانند ما هم به فکرشان هستیم ... ولو با واژه های کوچکمان
انشالله ترجمه انگلیسی اش را هم تا آخر امروز برای دوستان سایر زبان ها در صفحه ام خواهم گذاشت

کلمات کلیدی این مطلب :  غزه ، شاعر ، کودکان ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/8/30 در ساعت : 12:44:55   |  تعداد مشاهده این شعر :  1234


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیاوش پورافشار
1391/8/30 در ساعت : 22:38:43
بنام خدا
با عرض سلام و ادب
چه باید گفت بانوی شاعره محترم خودشان گفته اند که بداهه است و بدون ویرایش آن را درج کرده اند با وصف این سکانسهای مختلف در شعر،روی هم رفته شعر خوبی را رقم زده اند و تصاویر زیبا کنار هم نشسته اند اما این شعر از آن دست شعرهایی است که به علت تفرق تصویری که باعث ساختاری نامنسجم شده است می توان در آن چند تا از بندها را حذف کرد بدون اینکه آسیبی به شعر برسد مثلا شما بند
به نسل شناسان بگویید
پدر دنیا را پیدا کنند
این کودک خسته است
و چگونه بخوابد وقتی
هر روز صدای گلوله می آید...
. را از شعر حذف کنید آیا احساس می شود شعر چیزی کم دارد؟ حتی بند بالا خودش به تنهایی می تواند یک شعر باشد.
در هر صورت چون بداهه بوده و به دلیل توضیح شاعره محترم به همین بسنده می کنم
یا علی
سیاوش پورافشار
1391/9/1 در ساعت : 18:41:56
از لطف آقای سیاهپوش گرامی ممنونم
اما برای اینکه ساختار شعر منسجم تر شود و اندکی مینی مالیستی با فرم شعر برخورد کرد بنده به شاعره محترم چیدمان زیر را پیشنهاد می دهم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید

بگویید:
به خیاط ها
برای کودکان
پیش بندی بدوزند
که گلوله از آن رد نشود

به باغبان ها
گلی بکارند که به هر سربازی تقدیم کنی
تفنگ از دستانش بیفتد

به جراح ها
روده لاشخورها را بدوزند

به کیمیاگر ها
مس را به طلا نه...
سرب را به شعر تبدیل کنند

به داروساز ها
داروی فراموشی بسازند
برای مادرانی که کودکانشان را
گرگ درید
به نسل شناسان
پدر دنیا را پیدا کنند
این کودک خسته است
و چگونه بخوابد وقتی
هر روز صدای گلوله می آید...

بعد بیایید تحقیق کنیم
بی ربطی اکوسیستم با تپش قلب بیشتر است
یا
بی ربطی دپرشن با توحش؟
یا چگونه می شود افسردگی دختران شوهر مرده را
به آدم کش ها منتقل کرد
که سایکو موتورشان کند شود
تا دنیا آرام بگیرد
و کودکان کمی بیشتر عمر کنند


.
.
صدای ما به هیچ گوشی نرسید
دانشمندها یادشان رفت
به جای کشف ژن های پوست سفید و قد بلند
در نسل بشر
درنده خویی را
اصلاح کنند
داریم منقرض می شویم
آی
شاعر ها!
این شعر را ادامه دهید
شاید برسد
به زیر ویرانه ای
و کودکی
امیدوارتر جان بدهد
بی بی سمانه رضایی
1391/9/1 در ساعت : 13:48:50
ممنون از دوستان
به این دلیل گفتم که فرصت دستکاری اش را نداشتم که اگر کسی برای بندی زبان بهتری سراغ داشت پیشنهاد بدهد
هر چقدر هم دلتان می خواهد نقد کنید من میخوانم و سپاس




حمید خصلتی بخش نقد:چقدر از نگاه تان به نقد لذت بردم سرکارخانم کاش همه ی دوستان این گونه نگاهی داشته باشند.بی شک نظرات دوستان در پیشرفت شعر موثر است.
امیر سیاهپوش
1391/9/1 در ساعت : 13:16:38
سلام بر سالار شهیدان

جناب پور افشار عزیز
اتفاقا بند مورد نظر، بند بسیار عمیق و جدی است و با کل شعر هماهنگی خوبی دارد.
نقدهای عمیق و دقیقی بر اشعار دوستان عرضه می کنید. انصافا قابل استفاده است. اما یک نکته کلی خدمت جنابعالی و سایر دوستان عرض می کنم:
1- برخی دوستان شاعر اشعارشان را بدون دقت و ویرایش در معرض نظر دیگران می گذارند و اسم آنرا بداهه می گذارند. به نظر حقیر این منش خوبی نیست. بهتر است شاعران بزرگوار ابتدا کارشان را با عرق ریزی فکری زیر و بالا کنند و تا جایی که می توانند ایرادات آنرا رفع کنند بعد به بازار ادب عرضه کنند. به هر حال باید مخاطب را محترم شمرد.
2- ناقدان بزرگوار هم گاهی با این استدلال که شاعر بداهه سرایی فرمودند خیلی سخت نمی گیرند و ایرادات را جدی نمی گیرند. اصلن شاید شاعر به همین دلیل (فرار از نقد) ادعا کرده باشد که کارش بداهه است. شاعری که شعرش را در معرض نظر می گذارد باید تبعات چند جانبه آنرا بپذیرد و اینکه بداهه بوده یا نبوده در اصل موضوع هیچ تاثیری ندارد. شعر به محض عرضه، با توجه به تعداد مخاطبان، اثرات گوناگون خود را بر جای می گذارد. به فرمایش امام معصوم علیه السلام سخن در بند توست تا نگفتی و چون گفتی تو در بند آنی. و به بیان سعدی:


سخن تا نگویی بر او دست هست
چو گفته شود یابد او بر تو دست
سخن دیوبندی است در چاه دل
به بالای کام و زبانش مهل
توان باز دادن ره نره دیو
ولی باز نتوان گرفتن به ریو
تو دانی که چون دیو رفت از قفس
نیاید به لا حول کس باز پس


مواردی که عرض شد کلی است و شعر خانم رضایی از نظر حقیر مجموعه منسجم و بسیار جانداری است که بندهای متواتر آن اثرات مکملی دارند بخصوص بند نهایی که عالی است.
اگر خانم رضایی در خصوص این بند بیشتر تامل کنند بهتر است:
بعد بیایید تحقیق کنیم
بی ربطی اکوسیستم با تپش قلب بیشتر است
یا
بی ربطی دپرشن با توحش؟
یا چگونه می شود افسردگی دختران شوهر مرده را
به آدم کش ها منتقل کرد
که سایکو موتورشان کند شود
تا دنیا آرام بگیرد
و کودکان کمی بیشتر عمر کنند


در سایه امام حسین علیه السلام سر فراز باشید
حمید خصلتی
1391/9/1 در ساعت : 19:41:25
در مورد این شعر من با شاعر موافق ترم که این یک شعر بداهه ویک جوشش درونی وشاید یک حس بوده است که در تقابل با یک انگیزش بر اثر اخباری خاص به وجود امده است و هرچند به طور اتفاق این شعر در بخش نقد قرار گرفته ولی این چند سطر نمونه یکاملی از شعر خانم رضایی نیست.من مرتب شعر های ایشان را پی گیری میکنم ولی با این شعر به عنوان یک شعر موفق موافق نیستم.این اثر در پاره ای از سطر ها نشانه هایی از شعر شاعره محترم در خود دارد وبقیه سطر ها فقط بروز احساسات درونی شاعر بوده که خودشان هم در پانوشت آورده اند.این اتفاق یعنی روبرو شدن با یکی از اشعار ضعیف یک شاعر در بخش نقد قبلا هم برای شاعری دیگر اتفاق افتاده بود.فکر میکنم شعری از خانم مستشار نظامی به همین احتمال گرفتار شده بود ومن برای ان شاعر محترم هم نوشتم که این شعر نمونه کاملی از زبان شعری شما نیست ودلیلش هم همین انتخاب تصادفی اشعار است که فقط بر اساس اخرین شعر یک شاعر در پیشخوان می باشد نه چیز دیگری.
با این اوصاف باز هم در این شعر سطرهایی موفق جاگرفته است که من به آنها اشاره میکنم:

آی
شاعر ها!
این شعر را ادامه دهید
شاید برسد
به زیر ویرانه ای
و کودکی
امیدوارتر جان بدهد واژه ی"ادامه" از شعری که توسط شاعران نوشته خواهد شد تصویری از یک راه یا جاده به ذهن میرساند که به کودکی در ویرانه ای وان هم در حال جان دادن منتهی میشود.تصویر ویرانه ای که مارا به حمله ی هوایی نیز ارجاع میدهد وتقابل امیدواری نیز درنگاه کودکی محتضر بسیار زیباست.

واین سطر زیبا:
به نسل شناسان بگویید
پدر دنیا را پیدا کنند
صدای ما به هیچ گوشی نرسید
دانشمندها یادشان رفت
به جای کشف ژن های پوست سفید و قد بلند
در نسل بشر
درنده خویی را
اصلاح کنند
داریم منقرض می شویم

که من این سطر را اینگونه بهتر دیدم:دانشمندها یادشان رفت(یادشان رفته است)
رفته است تداوم فراموشی در جهانیان را بهتر میرساند

با سطر هایی که با بگویید تمام شده بود اصلا موافق نبودم چون اگر چه از احساس پاک ومنقلب شده ی شاعر خبر میداد ولی شاعرانگی سطر های یاد شده را نداشت.بعد از این سطور هم اگرچه با سطرهای موفق تر ومنسجم تری روبرو هستیم ولی از یک اشکال رنج میبرد وان هم استفاده از وازه های تخصصی پزشکی که ارتباط مخاطب عام باشعر را کم میکند. از ویزگی های شعر موفق ارتباط قوی با مخاطبان از هر قشری وسطح تحصیلاتی است

از شاعر محترم تشکر میکنم واز اینکه قرعه به نام این شعرشان افتاد پوزش میخواهم.

بی بی سمانه رضایی
1391/9/1 در ساعت : 13:50:9
و اتفاقا کار بکر بیشتر جای نظر دادن و صیقل خوردن دارد - برعکسش فکر درستی نیست از دیدگاه من

موفق باشید
محمد شکری فرد
1391/8/30 در ساعت : 13:33:53
سلام خانم رضایی...زیبا بود...

ممنون.
نغمه مستشارنظامی
1391/9/1 در ساعت : 0:54:20
بی بی سمانه جان مگر شعر چیست جز همین چیزهایی که از دل سوخته شاعر می تراود و با دیدن و شنیدن و متاثر شدن می نویسد تا دیگران را در مکاشفه اش سهیم کند.
عزیزم شعرت زیباست
ادامه اش خواهیم داد
-----------
شعر همان نغمه شیرینی ست که از قلب ها می آید و بر دل ها می نشیند
حمیدرضا اقبالدوست
1391/9/7 در ساعت : 9:1:20
بسیار عالی و دقیق و سرشار از اندیشه و احساس /پاینده باشید
فرزانه سعادتمند
1391/8/30 در ساعت : 18:42:16
سلام دوست عزیزم

درود بی پایان

بسیار زیبا ست

ممنون وسپاسگذارم دست حق یارت

------------
فرزانه عزیزم از لطفت ممنونم - به امید دیدارت
رضا نیکوکار
1391/9/6 در ساعت : 16:54:12
خداوند اجرتان بدهد
به امید ظهور نجات دهنده...
امیر سیاهپوش
1391/8/30 در ساعت : 17:49:31
سلام بر حسین شهید و یارانش
لعنت بر همه یزیدیان جدید و قدیم، بیرون از شمار

بسیار عالی و موثر. احسنت بانوی با غیرت

به داروساز ها بگویید :
داروی فراموشی بسازند
برای مادرانی که کودکانشان را
گرگ درید

همه بندهای شعرت خوبند و دردناک

-----------
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
سلام و درود بر شما
سپاسگزارم
علی عبداللهی
1391/9/1 در ساعت : 20:19:37
سلام و درود گرامی
سپاس
آموختم
حسین نبی زاده اردکانی
1391/9/1 در ساعت : 0:34:11
سلام بی بی با احساس
زیبا سروده ایست پر از احساس.
آی
شاعر ها!
این شعر را ادامه دهید
شاید برسد
به زیر ویرانه ای
و به کودکی
امیدوار جان بدهد.


ملیحه رجائی
1391/9/7 در ساعت : 0:13:1
درود بر شما و سپاس
بازدید امروز : 7,113 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,761,130
logo-samandehi