ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سه غزل تازه از من (رضا کرمی)
چشمه......

ماهیان ماه مرا با خود از اینجا می برند
چشمه ای هستم که روحم را به یغما می برند


کوزه ها آبی تر از هر روز ....من بی تاب تر
دختران داغ مرا با خود به صحرا می برند


سالها با این خیال خام خوابم کرده اند
رودها درد تو را با خود به دریا می برند


چشمه ای مجنونم و یک عمر با این دلخوشم:
مشک ها اشک مرا تا کوی لیلا می برند


عشق !ای رود خروشان باز هم دیر آمدی....
جوی ها دارند نعشم را از اینجا می برند


خواب دیدم دختر باران قبولم کرده است
ابرها آغوش بازم را به بالا می برند



دردسر........

زلف رها در باد با خود درد سر دارد
از حال من ، هم باد ، هم باران خبر دارد


دستی تکان دادی و قلبی جا به جا کردی
آتش نمی کارد کسی تا شعله بر دارد


همسایه، سر بر دامن دیوار من مگذار
هر خشت صد سیلاب ازمن زیر سر دارد


دلشوره ی این کشتیِ در سینه ، طوفان نیست
نوحی که در من هست، بیرون صد پسر دارد


این شاخه هم مثل تمام شاخه های باغ
در برگ برگِ خاطراتش صد تبر دارد


یک عمر را با این امید ای عشق می گریم
در سنگ خارا نم نم باران اثر دارد

عقل و عشق......

عقل این طرف عشق آنطرفتر می خرامد
هرکس به زعم خویش بهتر می خرامد


این عقل از احوال عشقم بی خبر نیست
عمریست این دیوار با در می خرامد


دست از سر من بر نخواهد داشت این داغ
بازی که عمری با کبوتر می خرامد


موسی !!شبان را با خداوندش رها کن
دیوانه با دیوانه بهتر می خرامد


یعقوب!! تعبیر تو را از ماه دزدید
گرگی که در خواب برادر می خرامد


ای باد دریا را بگو یک رود اینجا
چون طفل در رویای مادر می خرامد
کلمات کلیدی این مطلب :  سه ، غزل ، تازه ، از ، من ، (رضا ، کرمی) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/10 در ساعت : 19:2:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  1641


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

میثم خالدیان
1390/3/11 در ساعت : 12:19:52
سلام جناب کرمی؛
مثل همیشه عالی و پر از شاعرانگی...
سیاوش پورافشار
1390/3/11 در ساعت : 0:18:57
سلام بزرگوار
غزلیاتی نوآیین و زیبا بودن
بازدید امروز : 8,761 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,724,229
logo-samandehi