ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هزیان های یک شب بی ماه...
 به نام پروردگار اندیشه ها:
-----------------------
می شود گریه کرد یا شاید
می شود در تمام شب خندید
می شود در نگاه خاموشت
حرف های نگفته ات را دید
 
امشب از هر شب  نیامدنت
مهربانتر شده است تصویرت
می خورم اشک های شورم را
باز هم می شوم نمک گیرت
 
آسمان خنده های تلخش را
شکل یک رعد و برق تکراری
می زند تا کمی تکان بخوریم
من و این قاب عکس دیواری
 
قاب عکست کمی تکان خورد و
گردن آوریز گردنت رو شد
آینه مات انعکاس تو شد
خانه در چشم هات جادو شد
 
شانه هایم تکان سختی خورد
قطره قطره  چکیدی از دستم
که بفهمم که بر نمی گردی
که بفهمی که عاشقت هستم
***
شعر هم چارپاره شد، امشب
دلم اما شده ست پاره ترت
تو دلم را بگیر و احیا کن
غزلیات من فدای سرت!
***
پرده ها را کنار می زنم و
رقص خورشید  بر تن قالی
میز صبحانه، من، تو ... نه؛ عکست...
خوب من! باز جای تو خالی...
 

کلمات کلیدی این مطلب :  عاشقانه ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/22 در ساعت : 1:13:44   |  تعداد مشاهده این شعر :  650


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/12/22 در ساعت : 2:37:53
سلام آقای تاج محمدی بزرگوار
چهارپاره زیبا ودل انگیزی بود .دست مریزاد
برقرارباشید
اکرم بهرامچی
1391/12/23 در ساعت : 20:30:34
پرده ها را کنار می زنم و
رقص خورشید بر تن قالی
میز صبحانه، من، تو ... نه؛ عکست...
خوب من! باز جای تو خالی...
خیلی زیبا بود احسنت
علی رضا آیت اللهی
1391/12/23 در ساعت : 14:53:53
سلام
عاشقانه ای است ، یا در واقع عاشقانه هائی است بسیار زیبا و روان
با تشبیهات و تعبیراتی گاه بسیار عالی
قریحه خدادادتان فزون بادا
و نیز سال نو هم مبارک باد .
آرتیکاس بحرانی
1391/12/22 در ساعت : 14:28:57
پرده ها را کنار می زنم و
رقص خورشید بر تن قالی
میز صبحانه، من، تو ... نه؛ عکست...
خوب من! باز جای تو خالی...
سلام احسنت بر شما لذت بردم جناب تاج محمدی. در پناه خدای متعال باشید
بازدید امروز : 2,720 | بازدید دیروز : 14,006 | بازدید کل : 121,732,194
logo-samandehi