سلام بر شاعر محترم / طبع روان شاعر و معانی بیان در این غزل اتفاقی نیست و نشان از طرحی پررنگ در گفتمانی فراگیر دارد پرسش های متن وپاسخ هایی که هرچند مکرر و به تعبیر ی کلیشه ای اما منطقی و قابل پذیرش از جانب طیفی از مخاطب است در پرداخت اما مواردی قابل تامل و بازنگری است از نقطه شروع شعر به جز انچه به خوبی در بیان آمده است " هوس بارش باران " ترکیب غیر معمول و شاعرانه ای را در فاصله ی آسمان و باران انتظار می کشم ترکیبی در اندازه همنشینی با "تب ظهر بیابان" در مصرع دوم که ترکیبی کامل در شاعرانگی است در شروع مصرع دوم ترکیب ) دل من باز ( برای نشان تب و تاب بهتر از ( صورتم باز ) خواهد بود چرا که " باز " واژه ای چند پهلو در محتواست که علاوه بر معنای "دوباره معانی" شاد در مقابل "اخم" و گسترده در مقابل بسته را نیز به همراه دارد هرچند کارکرد "باز " در اینجا روشن است که به معنای دوباره است و انتقادی از این نظر نیست اما همین کلمه در کنار دل من بهتر خواهد نشست " دل من باز تب ظهر بیابان دارد / در ابیات دوم و سوم علامت جمع در قافیه شیران و شغالان نمایان است و با آمدن این دوقافیه در مرکز شعر ) در اینجا از نظر شکلی ) و از پی هم ضعف تالیف را نمایان می کند صرف نظر از این مبحث رویکرد شعر در بیت سوم عامیانه است و مخاطب را در تمرکز بیشتر از الفت به محتوای اثر دور می کند بیت چهارم خوب و بیت پایانی بهتر از تمام ابیات غزل است با این حال شتابزدگی در پرداخت مجموع غزل مشهود است قافیه این غزل در ردیف قافیه های آسان و در همان حال غنی و پر بار است بنا بر این حوصله و عرق ریزی بیشتر سراینده ارجمند را می طلبد کلماتی مانند "انسان " نان " جان " تاوان " که می تواند حامل محتوا در شیدایی شعور و شکوه در قافیه و بنیان چند بیت درخشان باشد واژگانی سالم زیبا و انرژیک که در این غزل فراموش شده است جستجوی واژه های نوین ترکیب هایی خوش ساخت را با رعایت معیار های زبان سنتی در این غزل رقم خواهد زدنه اینکه شعر یکسره کلام موزون و مقفا باشد اما وقتی ظرفیت لفظی و محتوایی موجود است بهتر است مورد استفاده نیز قرار گیرد همچنانکه بهره بردن از واژگان تکراری یا مترادف در یک متن پسندیده نیست بیرون ماندن هر کلمه ای که ورودش به توسعه شکلی و محتوایی می انجامد نیز سزاوار نخواهد بود در پایان برای شاعر ارجمند این اثر توفیق روز افزون ارزومندم

باز " ایمان" به گمانم که " شهاب " از سر عشق
در ســر خـــــــود هــوس مـــلک ســلیمان دارد
----------------------
سلام حضرت شاعر
خیلی خوب بود
قریحه تان سرشار از نکته باد
الاحقر شهاب نجف آبادی

عرض ادب و احترام
زیبا بود و دوست داشتنی
یاعلی مدد

سلام جناب کریمی
زیبا سرودید و اما نه خیلی قوی!
موفق باشید

با سلام
در مصرع " مثل آهو که رم از پنجه ی شیران دارد" باید بگویم که رم داشتن در واقع از لحاظ معنا درست نیست بلکه رم کردن درست است یعنی آهو باید از پنجه ی شیران رم کند نه رم داشته باشد چون رم حالتی است که بر اثر وجود شیران در آهو پیش می اید و رخ می دهد نه در اهو از قبل باشد ...نکنه بعد وجود "ان " جمع در دوقافیه شیران و شغالان است ..اول اینکه بهتر بود یک بار بیشتر از الف و نون جمع اسفاده نمی کردید دوم اینکه بهتر بود در خصوص دو حیوان استفاده نمی شد مثلا یا برای شیر یا برای شغال استفاده می شد چون این نوع اسفاده تنها قافیه پردازی است نه چیز دیگری
مصرع پایانی مصرع زیبایی می باشد
مانا باشید
افرا عسکریان