(( تو بهار چمنی ))
كاش می آمدی و با تو جهان گل می كرد
از گلستان رخت گلشن جان گل می كرد
مي شكفت از قدمت خنده به لب های زمين
با حضور گل روی تو زمان گل می كرد
كاش با عطر تو هر باغ معطر می شد
جلوه ات در دل چشم نگران گل می كرد
هيچ دل نيست كه رنجيده نباشد زستم
كاش با آمدنت عد ل و امان گل می كرد
تو بهار چمنی وقت شكوفايی گل
كاش می آمدی و خواب خزان گل می كرد
سبزه با عشق تو در دشت و چمن می روييد
لاله با مهر تو پنهان و عيان گل می كرد
مي گذشتی اگر از دشت به هنگام نسيم
چمن از ديدن تو رقص كنان گل می كرد
جای جنگ و جدل و دشمنی و خون ريزی
عشق در باغ تمنای جهان گل می كرد
مهر پژمرد وفا سوخت محبت افسرد
كاش اين دشت كران تا به كران گل می كرد
باز گرد ای گل پنهان شده در فصل بهار
كاش می آمدی و با تو جهان گل می كرد
محمد روحانی ( نجوا کاشانی )
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/4/22 در ساعت : 22:49:56
| تعداد مشاهده این شعر :
1368
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.