ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



صد بغض در راه گلوی آسمان مانده!
یانور

فقلتُ استغفِروا ربکم انه کان غفارا  *  
یُرسِلِ السماءَ علیکم مدرارا * 
  

     و گفتم :«از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است.
{تا} بر شما از آسمان باران پی در پی فرستد.»

سوره مبارکه نوح آیات 10 و 11  

شعر دست و پا شکسته ای نذر بــــاران
برای شهر حضرت خورشید


 

در یادشان هم یادی از ما بی گمان مانده!؟
تا خاطرات خیس بارانی زمان مانده

آیا امید تازه ای بر شاخه میکارد؟
داغ بهاران روی دلهای جوان مانده...

خورشیدهای روشنی در ابرها پنهان،
دریا به دریا گریه های ناگهان مانده!

آبستن باران شده ، اما نمی بارد!
صد بغض در راه گلوی آسمان مانده!

تا استخوان میسوزد این سرما  ولی ...شاید
در هق هق توی گلویش استخوان مانده

کم مانده از شاخ درختان سر زند سبزه!
این خشک سالی در گلوی باغبان مانده

حالا زمستان است و فصل کوچ از سرما
صد داغ بر قلب هزاران آشیان مانده
 
این فصل تقویمم "غزل..باران" اگر کم داشت 
لب تا لب این تشنگی را لب به جان مانده

پایان نمیگیرد چرا چشم انتظاری ها
چندین رکعت تا جرجر بارانمان مانده؟

این ابرهم شاید لبی تر کرد
بسم الله!
هفتاد استغفار تا وقت اذان مانده...

دیماه92


 

دعا بفرمایید.

چند نکته مفید در باب استغفار:
- غفران به معنای پوشش است و عفو به معنای از بین بردن اثر و الفاظی چون  استغفار به این معناست که انسان از خداوند تقاضا کند که اثر عملش را بپوشاند و از بین ببرد و پیامدهای آن باقی نماند. و نیز توبه به معنای بازگشت است.


- http://www.erfanvahekmat.ir/questions-and-answers/qa-54
- http://borhan.blog.ir/1391/10/01/Infallibles's-Istighfar-part-one

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل.باران ، غزل نذر باران ، مهربان ،

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/11/4 در ساعت : 2:15:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  1362

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیاوش پورافشار
1392/11/8 در ساعت : 21:48:14
با سلام این غزل اگرچه کار خوبی است اما همه ابیات قوی یا ضعیف نیستند وقتی بیت قوی:

آبستن باران شده ، اما نمی بارد!
صد بغض در راه گلوی آسمان مانده
بیت دیگری که ارتباط عمودیش المعنا فی البطن شاعر می ماند این است:
تا استخوان میسوزد این سرما ولی ...شاید
در هق هق توی گلویش استخوان مانده
زبان شعر خوب و نو است و نشان از پختگی دارد.
اما بررسی بیت به بیت:
بیت اول:
در یادشان هم یادی از ما بی گمان مانده!؟
تا خاطرات خیس بارانی زمان مانده
یکی از مسایل مهم بلاغت حذف یا ذکر مسندالیه در زمان مناسب است در مصراع اول مسندالیه معلوم نیست یعنی معلوم نیست که یاد ما در یاد چه کسانی مانده همچنین واژه ((بی گمان)) ظاهرا فقط برای قافیه بکار برده چون این واژه نبودش تاثیری بر روی معنای شعر ندارد
در یادشان هم یادی از ما.... مانده؟.
بهتر است بهترین و بجاترین واژه ها را قافیه کرد.
بیت دوم:
آیا امید تازه ای بر شاخه میکارد؟
داغ بهاران روی دلهای جوان مانده...
اگر به جای بهاران می گفت بهاری(یک بهار) بیشتر با متن بیت همخوانی داشت چون وقتی کسی از چیزی محروم است حداکثر انتظارش این است که حداقل آن چیز(یک بهار نه چند بهار) بدست آورد
بیت سوم:
خورشیدهای روشنی در ابرها پنهان،
دریا به دریا گریه های ناگهان مانده
عبارت خورشیدهای روشنی را چه می شود که حشو معنایی است و از نظر معنا نیز که دریا به دریا ابرهای پنهان مانده تا ببارند این ترکیب حشو لفظی نیز هست.
بیت چهارم:
آبستن باران شده ، اما نمی بارد!
صد بغض در راه گلوی آسمان مانده
بیت خوبی است اینجا اما باید ذکر کنم که همه می دانیم این بغض که راه گلو را می گیرد از تصویرهای دم دست و تکراری است استفاده بیشتر از قوه تخیل که البته بستگی به شعور نبوت شاعر هنگام سرایش دارد تصاویر تازه تر می آورد در آورد استعاره یا مشبه به های تکراری شاعر باید سعی کند با آوردن حرف یا سخنی آن را تازه کند.
بیت پنجم:
تا استخوان میسوزد این سرما ولی ...شاید
در هق هق توی گلویش استخوان مانده
عوض شدن سکانس ناگهانی از باران به سرما کمی بدون مقدمه است فروغ فرخزاد در تعویض فضای شعر در عین حفظ ارتباط تبحر خاصی دارد مثالی از ایشان:
سکانس 1:من پری شبدر چهار پری را می بویم
که روی گور مفاهیم روئیده است
سکانس2:آیا زنی که در کفن انتظار و عصمت خود خاک شد جوانی من بود
توجه شود به گور در اولین و کفن در دومین سکانس
اما در این بیت اصلا سوختن سرما و ... چه ارتباطی با باریدن باران دارد؟
بیت ششم:
کم مانده از شاخ درختان سر زند سبزه!
این خشک سالی در گلوی باغبان مانده
ارتباط افقی بیت قوی نیست یعنی خشکسالی گلوی باغبان که ترکیب زیبایی از دلشوره داشتن باغبان است ارتباطی با مصرع اول ندارد
بیت هفتم:
حالا زمستان است و فصل کوچ از سرما
صد داغ بر قلب هزاران آشیان مانده
از نظر حسی خودم این بیت را در کل غزل بیشتر پسندیدم شاید بخاطر آسیب شناسی اجتماعی کوچ و مهاجرت
بیت هشتم:
این فصل تقویمم "غزل..باران" اگر کم داشت
لب تا لب این تشنگی را لب به جان مانده
بیت خوبی است اما نقش واژه ی غزل در مصرع اول معلوم نیست
بیت نهم:
پایان نمیگیرد چرا چشم انتظاری ها
چندین رکعت تا جرجر بارانمان مانده؟
بیت خوبی است اما یک اشتباه فاحش وزنی در مصرع آخر هست و همچنین از واژه شر شر که دلالت ذاتی بر باریدن باران دارد بهتر است استفاده کرد واژه جر جر معانی دیگری دارد.
بیت مقطع:
این ابرهم شاید لبی تر کرد
بسم الله!
هفتاد استغفار تا وقت اذان مانده
از نظر شعر جدولی(عنوان مقاله ای از دکتر شفیعی کدکنی)که در شعر ارکان یک جمله عادی به هم می ریزد موارد کمی در این غزل می بینیم مثلا خاطرات خیس،چندرکعت تا جرجر،آبستن باران در غزل مدرن هرچه از این ترکیبات تلفیقی بیشتر باشد شعر بیشتر به دل می نشیند.
...
رحیمه مهربان آق کاریز
1392/11/9 در ساعت : 2:14:16
باسلام و ادب
ازصرف وقت شریفتان که صرف نمودید و بیان نکات خوبتان تشکر میکنم.

اینکه در نقد چند بیت شاهد و نمونه هم ذکر کردید در روشن نمودن راهنماییتان بسیار راهنما بود.
پیداست که میبایست با جدیت بیشتر به مطالعه بپردازم.

باتشکر مجدد
محمد حسین انصاری نژاد
1392/11/4 در ساعت : 18:52:45
سلام عرض شد.
غزل بااحساس وشیوایی ازشماخواندم.
دست مریزاد.
*****
باسلام و ادب
تشکر میکنم استاد.
سپاسگذارم از اینکه مطالعه فرمودید.
منتظر دریافت راهنمایی های شما هم هستیم.
محمدمهدی عبدالهی
1392/11/4 در ساعت : 10:4:4
سلام و عرض ادب بزرگوار
ماجور باشيد
*****
باسلام و عرض تشکر.
صمد ذیفر
1392/11/4 در ساعت : 21:42:43
سلام .
و درود ها بر بانو مهربان گرامی .
احسن و دستمریزاد .. عالی بود لذت بردم.
در سایه ی قران مراتب والای انسانی نصیب تان ..

آبستن باران شده ، اما نمی بارد!
صد بغض در راه گلوی آسمان مانده!

کم مانده از شاخ درختان سر زند سبزه!
این خشک سالی در گلوی باغبان مانده

کم مانده از شاخ درختان سر زند سبزه!
این خشک سالی در گلوی باغبان مانده
*****

باسلام و ادب

تشکر از دعای خیری که فرمودید.
مجتبی خرسندی
1392/11/4 در ساعت : 11:10:11
این ابرهم شاید لبی ترک کرد
بسم الله!
هفتاد استغفار تا وقت اذان مانده...

سلام
بسیار زیباست
به نظرم این بیت اشتباه تایپ شده وکلمه ی ترک به جای تر نوشته شده...
*****
باسلام

تشکر از تذکری که فرمودید.اصلاح شد.
صمد ذیفر
1392/11/4 در ساعت : 21:56:25
سلام مجدد .
(خصوصی برای همفکری )
این سروده ی بسیار زیبا در این مصرع بنظرم اندک لنگی در وزن داشت .
چندین رکعت تا جرجر بارانمان مانده؟
به ضرورت بایستی رکعت را رکت خواند تا وزن درست باشد ..در حالی که بدون (تا) با کشیدن (ی) چندین که از اختیارات شاعری است . وزن درست می شود .اگر معنا تحت الشعاع قرار نگیرد. و یا رکعت تغییر یافته و یک کلمه معادل رکت جایگزین شود .
چندین رکعت جرجر بارانمان مانده؟
به هر حال شما صاحب اخنیارید و این همفکری صرفا بخاطر فاخر بودن سروده تان است .با پوزش التماس دعا

*****
باسلام مجدد.
تشکر میکنم از و قتی که صرف نمودید.
برای آموختن بیشتر از خدمتتان عمومی شد.

نکته ای که فرمودید قابل استفاده و تامل است. انشالله از محضر شاعران و استاتید بیشتر بیاموزم. از بیتی که قلم زدید هم تشکر میکنم. در فهم بیشتر توضیحات خوبتان راهنما بود.

بحمدالله از رحمت الهی و عنایت حضرت صاحب الامر وبا دعای خیر مردم، دیشب بارانی جرجر گرفت!!
حمیده میرزاد
1392/11/4 در ساعت : 14:3:48
سلام بانو
بسيار زيبااا
*****
سلام بر شما*
تشکر میکنم.
سمیه اکبری
1392/11/6 در ساعت : 16:53:18
آبستن باران شده ، اما نمی بارد!
صد بغض در راه گلوی آسمان مانده!

تا استخوان میسوزد این سرما ولی ...شاید
در هق هق توی گلویش استخوان مانده
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 14 روز و 2 ساعت و 27 دقیقه و 51 ثانیه است همراه شماییم 445573671.726 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 1,351 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,709,107
logo-samandehi