ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



محض آرامش دلم گاهی ...
فارغ از عاشقی میان اتاق
می نشینم  و درس میخوانم
عشق ، جنگ است و شیر میخواهد
بچه آهوم و خوب میدانم

#

می نشینم کتاب و دفتر را
می گذارم مقابلم شاید
فکر تحصیل و درس و مشق و کتاب
چیره گردد بر این دلم ... شاید!

#

دل که نه! تل زخم ها بهتر
می کند معنیش گمان بکنم
بی نوا آنقدر که ویران است
شرم دارم ورا عیان بکنم

#

بر خودم آمدم و دیدم که
روی کاغذ میان تمرین ها
واژه هایی عجیب و آشفته
مثل انواع مدح و نفرین ها

#

گوشه ای : مهربان من برگرد
سمت دیگر: چقدر دلتنگم ...
یا که: آنقدر تلخ و بی رحمی
من هم از جنس سخت این سنگم

#

به جهنم! برو بمیر اصلا!
چه کسی گفته عاشقت هستم؟!
می نویسم به بغض آنور تر:
با خیالت هنوز سر مستم ...

#

حجم افکار آمده به سرم
آنقدر از قلم تراوش کرد
دفتر مشق هندسه پر شد
از :عزیزم  توروخدا برگرد ...!

#

من که شاعر نبوده ام اما
فکر تو شاعرم نمود انگار
بیخودی در کنار دست من است
خط کش و گونیا و این پرگار

#

کاغذ و یک مداد و فکر شما
شرط کافی برای شعرم شد
بخیال کتاب و مشق و دروس
حل تمرین فدای شعرم شد

#

تو دلت مال من نخواهد شد
من خود این را چه خوب میدانم
محض آرامش دلم گاهی ...
از برای تو شعر میخوانم
کلمات کلیدی این مطلب :  عاشقانه ، ترانه ،

موضوعات :  ترانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/12/13 در ساعت : 8:39:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  754


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 4,772 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,758,789
logo-samandehi