ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



لب كارون
كارون خواهر همه ي مردم خوزستان است، خواهري كه ناتوان شده است اما هنوز خواهر است. نمي توانيم چشم طمع به اين اندك لطف باقي مانده از خوزستان را تاب بياوريم... دلمان را به رودخانه ي دز مي سپاريم تا در وصال كارون، صدايمان را شنيده باشد...

لب كارون
* نگين فرهود

گره روسري ام را كه باز مي كنم
شب روي شانه هايم راه مي افتاد.
قرار نيست همه ي رودخانه ها آبي باشند
كارون را ببين!
به همه چيز شباهت دارد به جز خودش...
صندلي هاي لب كارون ايستاده اند
كه ما بنشينيم
و روي سرشاخه هايش نقشه بكشيم
اي نور به قبر ببارد آقاسي!
هنوز نتوانسته ايم
براي كارون
پرچمي بلندتر از دستمال تو باشيم!
هله به اين رودخانه دزدي
هله
هله
هله به اين حاتم طايي شدن
ما كه بخيل نيستيم
حاضريم
در عزاي زاينده رود
خرماي تازه ي خوزستان را خيرات كنيم...
 

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/6/2 در ساعت : 14:57:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  1155


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

شکیبا غفاریان
1393/6/2 در ساعت : 15:5:40
درودتان بزرگوار
خیلی زیباست
ارمغان بهداروند
1393/6/3 در ساعت : 16:10:35
از همه ي دوستاني كه با خوزستان همدردي كردند سپاسگزارم. سرزمين من هر ديارش به خصلتي آراسته است و خوزستان به رودخانه هايش، خرمايش و گرمايش هم چنان كه ولايتي هم چون اصفهان كه هزاران هزار ساله باد به ديار فرهنگ و پايتخت تمدن مشهور است. نگراني ما خوزستاني ها نه از آباد شدن اصفهان كه از ويران شدن خوزستان است. در اين ميان شاعر هم كه باشي نگران تر از هر چشم ديگري به اين ماجرا خواهي نگريست. خوشحالم كه شعر اين زنجيره ي عاطفي را ايجاد كرده است كه هم چنان كه اصفهان را دوست داريم به فكر خوزستان نيز هستيم. براي آبادي اصفهان دعا مي كنيم و براي ديده شدن خوزستان التماس مي كنيم... از همه ي دوستان شاعرم سپاسگزارم و از خانم فرهود كه غنيمت انتشار اين شعرشان به من داده شد.
محمدمهدی عبدالهی
1393/6/2 در ساعت : 22:39:9
سلام و عرض ادب اخوي
درود بر شما
زيبا سروديد و دلنشين
مويد و منصور باشيد
شاعرانه هايتان مستدام
شبنم فرضی زاده
1393/6/2 در ساعت : 22:48:16
زیبابود شاعر
حمیدرضا شکارسری
1393/6/12 در ساعت : 13:27:20
متني ست عالي عالي چرا كه ثابت مي كند شعر مي تواند في نفسه شعر باشد و ارجاع برون متني كاملن روشني هم داشته باشد ، چرا كه ثابت مي كند شعريت متن با نعهد و التزام فرامتني شاعر تناقضي ندارد ، چرا كه يك شعر بومي را به ساحت شعرهاي فرامنطقه اي مي آورد و يك خرده روايت را تا حد يك كلان روايت ارتقاء مي بخشد ... و چرا كه هايي كه بايد سر فرصت گفت و گفت .
دست مريزاد خانم فرهود ! زنده باد ارمغان عزيز !
نغمه مستشارنظامی
1393/6/12 در ساعت : 16:15:34
درود بر نگین فرهود عزیزم و سلام بر شما استاد گرامی.سپاس از انتشار این شعر زیبا
وحید ضیائی
1393/6/3 در ساعت : 1:25:0
دوست گرامی ام
ظاهرن نکته ای که من به طنز و تعریض در رد سخنان ناعادلانه و افراطی جناب موسوی گفتم این شائبه را پیش آورده که تعرضی به ساحت غزل بانوی ایران داشته ام !
حاشا و کلا
ارادت قلبی من به این بانوی آزاده و غزلی که از او و دیگران آموخته ام و همصحبتی با یاران و دوستانش حرمت نان و نمک نگه داشتن را بر من فرض می کند ...
هر چند شاعر را در مقام مصلح خالی از عیب و نقصان در مقام عمل نمی دانم اما معتقدم مهر به سیمین مهر به حافظ و مولانا ست ... مهر به اوستا و قیصر ...

باقی بقایتان و بقول سیمین و خطاب به منکرانش
:
گوشتم گر چه خوردی استخوانم میفکن
ای سیه دل سیه مغز من تو را دوست دارم ....
نغمه مستشارنظامی
1393/6/12 در ساعت : 16:16:2
پیشاپیش تولد نگین شعر ایران مبارک
زهرا آراسته نیا
1393/6/2 در ساعت : 17:29:12
چطور است که زاینده رود یک قدم قبل از شهر اصفهان توفنده و پرخروش در جریان است و درست در داخل شهر تبدیل به کویر شده و باز بعد از اصفهان همانطور توفنده می شود؟
جالب است که پارک ها و چمن کاری های اصفهان - همین حالا و در خشکسالی ساختگی زاینده رود هم - بسیار بسیار بسیار بیشتر و سبزتر از حاشیه ی کارون ماست! راستی اگر اب نیست آبیاری آنها از کجا تامین می شود آن هم در ظل تابستان؟؟؟؟
رسول گلپایگانی
1393/6/4 در ساعت : 10:55:38
فرقی ندارد برای من از زنده رود زادگاهم تا کارون یا ارومیه یا رودهای کوچکتر و بزرگتر. به شکل عجیبی دست به ویرانی زده ایم یکی پیدا بشه جلومونو بگیره...
حمیدرضا اقبالدوست
1393/6/14 در ساعت : 11:37:39
بسیار زیبا /پاینده باشید
بازدید امروز : 7,656 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,723,124
logo-samandehi