ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قطعه 204 - غزل - محمدحسین نجفی

 

از حدود بيست و چار – پنج سال آزگار

مي رود به قطعه ي دوازده، رديف چار

پيرمرد عاشقي که سال هاست عاشق است

– پنج شنبه هاي سالنامه هاي بي بهار –

«ياد چارشنبه اي که عاشقت شدم بخير

در مسير کوچه هاي توپخانه – لاله زار

بعد سال ها هنوز خاطرم نرفته است

طعم چاي دبش قهوه خانه هاي پامنار

خوب شد که آمدم، {کمي دلم گرفته بود}

باز هم قدم زدم کنار تو ... {همين مزار!}

توي خانه هم مدام با تو حرف مي زنم

پاي آن گل محمدي، کنار آن انار!»

 

پيرمرد قصه گريه مي کند که ناگهان

داد مي زند کلاغ يک درخت، {قار قار!}

خلوتش که مي­خورد به هم بلند مي­شود

کم کم از کنار قبر همسرش، {چه بي قرار}

يک دو هفته مي شود که سر نمي زند {چرا؟}

{پيرمرد عاشقي که قطعه ي دويست و چار!}

کلمات کلیدی این مطلب :  قطعه ، 204 ، - ، غزل ، - ، محمدحسین ، نجفی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 4:59:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  1025


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 2,640 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,756,657
logo-samandehi