ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شوخی با شعر

( شوخی با شعر )   با لایه ای از طنز
 
شاعری در ابتدای کار خویش
رنجه بود از سردی بازار خویش
شعرهایش را کسی طالب نبود
پیش چشم دیگران جالب نبود
داشت برکف بیت های بی شمار
لیک ارزان قیمت و نا استوار
لفظ او خالی ز معنای درست
لفظ و معنا هر دو نا هنجار و سست
 در نوشتن چیره دست و تند کار
کارش اما ناقص و بی اعتبار
هم قلم شاکی ز دستش هم دوات
کاغذ از این زحمت بیهوده مات
او ولیکن چون قطار سر نوشت
می نوشت و می نوشت و می نوشت
وقت خواندن هم تپق بسیار داشت
بر پیاپی خواندن اش اصرار داشت
از قضا یک روز یک استاد پیر
داد بر آن شاعر پر کار گیر  
کای پسر هر گفتمانی شعر نیست
شعر را سنخیتی با مئر نیست
گرچه از آیینه جا ماندن خطاست
هر کلامی بر زبان راندن خطاست
هر که می خواهد بپردازد سخن
یاد گیری بایدش در فوت و فن
شخم ناکرده زمین ،  آباد نیست
فی البداهه هیچکس استاد نیست
صبر باید تا به دست آید ظفر
لحظه ای بگذار دندان بر جگر
تا رسی بر شعر های دلپذیر
از دهان باید زدودن بوی شیر
گر شما را این همه پُز لازم است
پیش استادی تـلمّـُذ لازم است
من که پیر دیر این میخانه ام
کی چنین پر صحبت و پر چانه ام
هفته ای یک بار یا ماهی دوبار
می شود باری به دوش بنده بار
آن هم از بیم  ِ ا َه و پیف ِ همه
خوانده می گردد به ترس و واهمه
تو ولی مثل تنور  ِ سنگکی
می دهی بیرون فتیر  ِ آبکی
پخته و ناپخته ، بی لفت و لعاب
می سپاری دست مردم با شتاب
پخته و ناپخته را هر کس خرید
پشت سر دلپیچه می آید پدید 
ای پسر پند پدر را گوش کن
شعر هایت را کمی روتوش کن
عرضه کن جنسی درین بازار ها
تا بخواهند از تو مردم بار ها
از بزرگی یاد دارم این بیان
در خصوص پیشگیری از زبان
گفت : " گردن چون شتر خواهم دراز
تا نگردد عقده های بسته  باز "
 
محمد روحانی ( نجوا کاشانی )


موضوعات :  اجتماعی ، طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1393/10/13 در ساعت : 6:39:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  1038


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمود کریمی‌نیا (کریما)
1393/10/13 در ساعت : 9:57:46
جمله اشعارت فصیح و ناب وپاک

گوی سبقت برده از مستی ی تاک

*******

درودها استاد نجوای نازنین

از شعر های شما همیشه لذّت می برم به ویژه ازطنز...

پاینده باشید.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/10/13 در ساعت : 23:46:38
با تعارف های شیرین شما

می شود دل در دل ِ من چاک چاک

گرچه می در مذهب ما منکر است

من بر آنم تا بیندیشم به تاک

........

با درود بسیار از محبتتان سپاس

علی نظری سرمازه
1393/10/13 در ساعت : 21:23:30
درودشاعرگرامی بسیار زیبا و دلنشین بود
ای پسر پند پدر را گوش کن
شعرهایت راکمی روتوش کن
زآنچه با طعم هلاهل گفته ای
هرچه را که می توانی نوش کن
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/10/14 در ساعت : 0:7:33
صحبت از نوش هلاهل کرده اید
باده ی مستانه را ول کرده اید
پس چرا مانند ما این سال ها
بر در میخانه منزل کرده اید
..........
سلام و از مهربانی هایتان سپاس
ابراهیم حاج محمدی
1393/10/14 در ساعت : 12:36:16
درود بر حضرت استاد روحانی عزیز
بهره فراوانی بردم از این سروده ی زیبا . دست مریزاد . سهوالقلمی در مصرع پایانی رخ داده است.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/10/14 در ساعت : 19:50:0
- سلام بر استاد بزرگوار جناب حاج محمدی عزیز
- از حضور مهربان و دقت نطر حضرت عالی سپاس بسیار
مژگان روحانی
1393/11/12 در ساعت : 23:26:52
درودها بر شما
طنزتان بسیار زیبا و پر معناست
مانا باشید
حسین وفا
1393/10/13 در ساعت : 7:26:57
سلام و عرض ادب دارم استاد عزیز
شعر طنز بسیار زیبایی بود با مفاهیم ارزشمند و والا

درود بر شما ... هزاران
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1393/10/14 در ساعت : 0:25:55
بسیار گشته ام من ، در روزگار هستی
تا در جهان بجویم جایی مگر وفا را
مقصود حاصل آمد باید به دیگران هم
گر آدرس بپرسند ، رسوا کنم شما را
..................
درود و سلام ، از مهرتان سپاس بسیار
بازدید امروز : 17,095 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,573,055
logo-samandehi