می توانی بروی قصه و رویا بشوی
راهی دور ترین گوشه ی دنیا بشوی
"مهدی فرجی"
تو بیا تا که همین امشب راهی بشویم
راهی هر جایی که، تو بخواهی بشویم
دل به دریا بزنیم از همه جا دلزده ایم
گوشه ی کو چکی از دریا، ماهی بشویم
کوه ماندن کمی از هیبت ما می کاهد
بهتر آن است که قدر پَر کاهی بشویم
کفتر اوج حرم بودن سخت است، بیا
تا که در قلب زمین کفتر چاهی بشویم
سنگ باشیم نمی ارزد آیینه شدن
که هر از گاهی ما تیره به آهی بشویم
از هم، آزرده شدن مایه ی رنج است ولی
هیچ بد نیست که ما گاه به گاهی بشویم
" گر چه ماه رمضان است بیاور جامی" 1
که چنین مرتکب کار گناهی بشویم
ما گنه کار ترین آدم های شهریم
تو بیا تا که همین امشب راهی بشویم
1- وامی از خواجه ی شیراز
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/6/16 در ساعت : 21:8:24
| تعداد مشاهده این شعر :
1184
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.