ژِست انسانیت گرفته ژ3، کلاشینکف دوباره کلّاش است
فتنه یعنی همان فشنگ قدیم، این همان کاسه این همان آش است
خون خاور میانه جاری شد، آروغ غرب بوی نفت گرفت
کراوات گردن شیوخ عرب، دار نکبت برای دشداشه است
نشئه نشئه به خاک می افتند، جنگ گاهی چقدر بی رحم است
زخم شمشیر های نامردی است هر خراشی به جان خشخاش است
دستکش های مخملی مُد شد، دست های طمع دراز شدند
باز لبخند بی قواره ی مکر زخم تاریخ را نمک پاش است
نقش رنگ است، نقش تزویر است، پرده ی شوم خیمه شب بازی است
پرده افتاده است و معلوم است دست کی پشت پرده نقاش است
این طرف مشت ها گره خوردند، آن طرف مشت ها ولی وا شد
دست ها رو شدند پیش همه، داستان دسیسه ها فاش است
خون غیرت به جنب و جوش انداخت شریان های مرده را امّا
تیتر شد در خبرگزاری ها نبض آشوب دست اوباش است
دوربین های کور خوابیدند، چشم بیدار کیست می گرید؟
میکروفن های لال لب بستند، کیست انگشتش اینکه بر ماشه است؟
لشکر فیل ها زره پوش اند، سنگ این بار دست آینه هاست
شب شب حمله ی ابابیل است، روز روز شکست خفاش است
مربع
نان زحمتکشیّ و رنج ریال بهتر از داغ ننگ و طعم دلار
ما به جهد و جهاد زنده تریم، گور بابای هرچه عیاش است