ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



من بوسه میخواهم زتو

من بوسه میخواهم زتو
تو بوسه‌ها دادی به من
اما بدان ای نیک‌خو
دیدم تو را در انجمن
تنها نه با من می دهی
باهرکه دادی یک دهن
چون باد و با ران گشته ای
تا زنده سازی هرچمن
ازبس‌که دیدم لطف تو
آتش زدم در پیرهن
با بوسه و صد التماس
دیدم غباری از ختن
شوریدم و شوردگی
آزاده کرد از خویشتن
نی صوفیم نی مدعی
نی ساکن باغِ عدن
ـــــــــــــــــــــــــــــ
با بوسه ات ویران شدم
درشعله اش بی‌جان شدم
ویرانه گشتم بار بار
اما خودم ایمان شدم
رقصیدم و رقصاندم
باهرکه دیدم آن شدم
بوسیدم از لب تا سخن
گفتا که من درمان شدم
رستم ازین پشمینگی
آسوده از عنوان شدم
من این شدم من آن شدم
گه سفره گاهی نان شدم
روحی زبالا آمدم
درظاهرم انسان شدم
برمن نگر ای جان من
من آیه‌ی قرآن شدم
ـــــــــــــــــــــ
جستم چو مرغ از آشیان
سوری زدم برآسمان
کاخ دلم آباد شد
با بوسه‌های لب به جان
 
8جوزای94
 
 

کلمات کلیدی این مطلب :  عشق عشق عشق عشق ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/3/6 در ساعت : 17:17:50   |  تعداد مشاهده این شعر :  668


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 7,765 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,723,233
logo-samandehi