ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پرستوها...
به چشمِ آسمان زیباست پروازِ پرستوها
به چشمِ من تو زیباتر...، اگر در کُنجِ پستوها...!
نمی خواهم حصارت باشم اما شهر، ناامن است
دلت را می برند اینجا زنان با سِحر و جادوها
کسی مثلِ من اما شاعرِ چشمت نخواهد شد
کسی مثلِ من عاشق نیست در دنیای ترسوها!
نگاهم کردی و سر را به زیر انداختم، افسوس!-
که قادر نیستند احساسِ خود را گاه، کم روها...
منم که از تمامِ شهر، روگردانده ام بی تو
و در فکرم چرا افسرده و زردند شب بوها؟!
و تو اسطوره ی دنیایِ من، شاهی که با اسبت-
نمایان می شوی هر بار در خوابِ پری روها
جهان در بسترِ آشوب و ناآرامی و تشویش
به دیدارِ تو دل خوش کرده ام در این هیاهوها
به کامم قهوه شیرین می شود وقتی که می خندی
گمانم از لبانت وام می گیرند کندوها
پس از آغوشِ من، در فکرِ فتحِ دیگری هستی
تو هم خواهی گذشت از من شبیهِ ماجراجوها
مراقب باش؛ دریا گاه بی رحم است و با امواج-
تو را هم می بَرَد همراهِ قایق ها و پاروها
و من چشم انتظارت سال هایِ سال...، در حالی-
که خوشبخت است دریا، آسمان، حتی پرستوها... .
کلمات کلیدی این مطلب :  شعر ، غزل ، عاشقانه ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1394/5/3 در ساعت : 17:29:16   |  تعداد مشاهده این شعر :  613


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین وفا
1394/5/3 در ساعت : 21:50:23
سلام
غزل زیبایی مهمانتان شدم
هزاران سپاس
حسین شادمهر
1394/5/4 در ساعت : 9:27:48
آفرين. آفرين. آفرين.
خيلي شاعرانه و عاشقانه
مرضیه عاطفی
1394/5/3 در ساعت : 20:34:19
نگاهم کردی و سر را به زیر انداختم، افسوس!-
که قادر نیستند احساسِ خود را گاه، کم روها...
بازدید امروز : 4,376 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,758,393
logo-samandehi