ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



رو به همسایه های بن بست...

تاجران حجاز حل كردند در تو شيريني تجارت را
مردمان مدينه پس دادند وام هاي بلند مدت  را !

تيزتر از براده ي شمشير، دوستان آمدند اما دير
تا قيامت به دوش مي گيرند بار سنگين اين خجالت را

درد ، تصوير پس زمينه شد و خون محرابت آبگينه شد و
پسرت با خودت قرينه شد و بست شيرازه ي قيامت را !

مردي از شانه ي ستبر تو داشت ، بر سر نيزه نيز صبر تو داشت
از مقامات بي بديل پدر ارث برده ست خرق عادت  را

نور نهج البلاغه دينش بود تيغ سرخت در آستينش بود
روي دستش بلند كرده حسين عاقبت كوه استقامت را

رو به همسايه هاي بن بست و زخمي از نسخه هاي پيو ست و
شام آماده تا محك بزند قيمت سكه هاي تهمت را !

رمضان فصلي از محرم بود شمر دستان ابن ملجم بود
كاتبان دست بر دهان هستند، همچنان شرح اين قساوت را

                             *
همه ي شهر شاد و آسوده... كوفه مست است و خواب آلوده
بايد از نسل تو به هم بزند مردي اين  خواب هاي  راحت را

فاطمه قائدي   

کلمات کلیدی این مطلب :  عاشوار ، امام حسین ، شعر ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/9/1 در ساعت : 12:1:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  646


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1394/9/1 در ساعت : 14:35:6
درود...........آفرین بر شما.......
حسین شادمهر
1394/9/4 در ساعت : 9:47:17
احسنت. احسنت. بسيار عالي و استوار و دلنشين.
نغمه مستشارنظامی
1394/9/2 در ساعت : 11:16:58
عالی ست فاطمه جان
قلمت مانا بانو
صمد ذیفر
1394/9/3 در ساعت : 12:49:37
سلام
درود تان بانو قائدی گرامی
دستمریزاد ... مأجور باشید
ان شا ء الله
محمدمهدی عبدالهی
1394/9/1 در ساعت : 21:11:24
سلام و عرض ادب خانم قائدی بزرگوار
درود بر شما
جابر ترمک
1394/9/4 در ساعت : 13:50:48
همه ي شهر شاد و آسوده... كوفه مست است و خواب آلوده
بايد از نسل تو به هم بزند مردي اين خواب هاي راحت را
درود هم تبار گرامی بسیار عالی است
بازدید امروز : 4,685 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,758,702
logo-samandehi