با خداوند دلم گاهی که خلوت می کنم
جایگاهی جاودانی را روایت می کنم
با تو تا سقف قفس گهگاه بالی می زنم
از منیت های خود یکباره غفلت می کنم
گاه گاهی با دلم تا آسمان ها می روم
«لذتش را با تمام شهر قسمت می کنم»
خاکیان گویا نمی فهمند روح خسته را
روح سرگردان خود را گه ملامت می کنم
جسم و تن در خاکدان خسته ام رنجور شد
عشق را در آسمان شاید که قیمت می کنم
یار را در قلب خود آهسته مهمان کرده ام
ارزش این عشق را تا بی نهایت می کنم
مرغ روح افتد اگراز آسمان هفتمین
باز می گردم به عشق و باز رجعت می کنم
من مرید آتش رقصان چندین واژه ام
از تمام جز «تو» اینگونه برائت می کنم!
زهرا علی بابایی
تاریخ ارسال :
1394/9/10 در ساعت : 21:49:46
| تعداد مشاهده این شعر :
932
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.