ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مادر اگر نبود و پدر صبر اگر نداشت


گلدان یاس خانه پر از عطر سیب بود
بر جان غنچه ها دم امن یجیب بود

هجده بهار طعم خزان را ندیده و
حالا پس از سه ماه .... زمستان عجیب بود
مادر اگر نبود و پدر صبر اگر نداشت
امروز نقش مأذنه ها هم صلیب بود
وقتی قسیم نار و جنان یاوری نداشت
وقتی که از سلام هم او بی نصیب بود ...
وقتی که زخم کوچه و در زخم ماندنی است
محراب کوفه مرهم درد طبیب بود
مادر غریب ، گل ِ گلخانه اش غریب
آری حسن غریب و حسینش غریب بود
.......
آواره های روضه ی سلطان مشهدیم
وقتی که روضه، روضه ی "یابن الشبیب" بود:
"یابن الشبیب عمه ی ما را کتک زدند

آتش هزار بار به باغ فدك زدند"

کلمات کلیدی این مطلب :  شهادت حضرت مادر ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/12/23 در ساعت : 13:6:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  876


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد حسن بذرکار (محب)
1395/3/24 در ساعت : 17:35:55
آواره های روضه ی سلطان مشهدیم
وقتی که روضه، روضه ی "یابن الشبیب" بود:
............
السلام علی الشیب ...
عال العال ...
محمدرضا جعفری
1394/12/23 در ساعت : 15:55:44
درود ...........اجرک الله
حسین غریب
1394/12/24 در ساعت : 9:31:19
با سلام سيد شجاع
به نظرم
مادر غريب .....
مادر غريب وحجره غمخانه اش غريب
.....


از شفاعتشان بهره مند باشيد انشا الله
بازدید امروز : 2,475 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,717,943
logo-samandehi