هر چه باداباد
بیا که دل بسپاریم ، هر چه باداباد
نهال خنده بکاریم ، هرچه باداباد
بر این تلاطم آبی وموج شورانگیز
بیا چو ابر بباریم ،هر چه باداباد
اگرکه پند حکیمان به گوش ما ممنوع
شود، به دیده گذاریم ،هرچه باداباد
لطافت تن گل را بهانه ای باشیم
ردای غصه دراریم ،هرچه باداباد
دقایقی بنشینیم و بهره ها ببریم
دقیقه ها بشماریم ،هرچه باداباد
در این سرای پراز ظلم و کینه و بیداد
درون سینه چه داریم ؟،هرچه باداباد
به یمن دولت چشمت به فصل تابستان
خنک چو فصل بهاریم هرچه باداباد
مگرمیان من وتوچه حایلی جزماست؟
ز ریشه اش به در آریم هرچه باداباد
مصطقی معارف 3/7/90 تهران
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/7/12 در ساعت : 10:48:18
| تعداد مشاهده این شعر :
3026
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.