ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



زاغ
....................................................

دو تا زاغ و دو تا گنجشک
نشسته روی شاخی سبز
و زیرِ نم نمِ باران
زبان بر هم گشوده همچو آدم ها
ز هر جائی سخن راندند و می گفتند ؛
 
و من در گوشه ای بنشسته با خود دردِ دل می کردم و آواز می خواندم   .
 
چنان می گفت زاغ از خود که گوئی یک عقابِ شهپری هست او
عقابی بس فرازنده به هر کوه و بیابانی
و گنجشک از نمادِ او تبسّم بارها می کرد و می خندید  !
 
چنین می گفت زاغ از خود ؛
منم آن تک پرنده ، شاهِ جنگل ، محورِ هر کس که می دانید
منم دریاترین ها با نگاهی گرم و آزاده
منم آواز خوانِ درّه و دشت و دمن چون مرغِ افسانه
منم اوجِ تعابیرِ بلندِ حکمت و دانش
منم افکنده تیر از هر نگاهی سویِ هر دشمن
منم اندیشه یِ محض و سیاست هایِ دیرینه
منم آزاده ای در مرزِ کشورهایِ جنگنده
منم شیرازه یِ صدها دلیل و صد قیاس و صد برازنده
منم کاشف
منم اهلِ سخن در محفلِ صدها پراکنده
منم دریایِ فضل و دانش و تدبیر
منم زیبنده تر از هر سراینده
منم فرمانده ی جنگاورانی سخت
منم اندیشه یِ تقدیر
منم بر قلّه ای زیبا نشسته ، دور از هر آدمیزادی
و در هر اوجِ دانائی...
 
و گنجشکان نگاهی سویِ او کردند و خندیدند
و آن گنجشکِ کوچک تر که بنشست ست ناآرام
چنین گفت ای سیه چرده ؛
تو را ما دوست می داریم اما بشنو از ما بر همین شاخه
و خود را بازبین در آینه اکنون
که آثاری ز آن فرموده هایت نیست ای زاغک
و ای مغرورِ این جنگل ،
بخوان در لوحِ زرّین بر فرازِ گنبدِ دوّار
که در هرجا
و در هر عرصه یِ معنا
و در هر مجلس و مأوا
تکبّر خصلتِ نادان ترین هایِ زمین بوده ست و خواهد بود
که بی اندازه بد از هر بدی هایِ زمان ، رِخ را نمایاندی  !
 
و ما را نیست چیزی جز سخن در عرصه یِ پیمان
که این را از خودم هرگز نگفتم با تو ای مرغِ هوا امروز
و این باران شهادت داد و خواهد داد
که ما از نسلِ گنجشکیم و آزادیم
و از این باغ و بستانیم
و در دستانِ  تقدیریم ...

......................
محمدرضا جعفری
.......................
کلمات کلیدی این مطلب :  زاغ ،


   تاریخ ارسال  :   1395/2/12 در ساعت : 0:44:57   |  تعداد مشاهده این شعر :  526


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید فضل الله طباطبایی
1395/2/14 در ساعت : 18:47:47
با عرض سلام
درود بر شما شاعر گرامی جناب آقای جعفری
بهره مند شدم
موفق و پایدار باشید.
محمدرضا جعفری
1395/2/14 در ساعت : 23:47:1
درود استاد ارجمند / بسیار ممنونم از لطف حضور تان
صمد ذیفر
1395/2/13 در ساعت : 14:53:16
سلام
درود فراوان بر دوست هنرمند و شاعرم جناب جعفری عزیز
سروده زیبایی با سجع دلنشین و مفهومی عالی
پاینده باشید ..ان شاء اله
❄««««::>❄<::»»»»::>❄<::««««::>❄
منم کاشف
منم اهلِ سخن در محفلِ صدها پراکنده
منم دریایِ فضل و دانش و تدبیر
منم زیبنده تر از هر سراینده
منم فرمانده ی جنگاورانی سخت
منم اندیشه یِ تقدیر
منم بر قلّه ای زیبا نشسته ، دور از هر آدمیزادی
و در هر اوجِ دانائی...
❄««««::>❄<::»»»»::>❄<::««««::>❄
محمدرضا جعفری
1395/2/14 در ساعت : 1:14:58
درود خداوند بر استاد ذیفر بسیار عزیز.........ممنونم از لطفتان و همراهی هاتان

اتفاقا امروز داشتم این شعرت را خوشنویسی می کردم..


گر تو را در نظر خویش ملاقات کنم

می توانم به چـنـیـن درک مباهات کنم


عمربا یاد تو زیباست که درخلوت خود

با خـدایـم بـه هـوای تو مـنـاجـات کـنم


فـارغ از یـاد تـو با مـرگ تـبـانی دارم

بازصد رحمت اگر هدیه به اموات کنم



صمد ذیفر
1395/2/14 در ساعت : 12:1:9
سلام
نظر لطف تان را سپاسگزارم
در این بیت که مرقوم فرمودید
دائم الذکر بودن و این حقیقت آمده : که
خدایا:من نه برای رسیدن به بهشت و نه ترس از دوزخ
من از تو فقط تو را می خواهم
عمربا یاد تو زیباست که درخلوت خود
با خـدایـم بـه هـوای تو مـنـاجـات کـنم
فواد شجا ع الدینی
1395/2/14 در ساعت : 11:3:52
سلام استاد گرامی
گفتگوی بسیار زیباییست و سروده ای بسیار دلنشین
عالی بود
محمدرضا جعفری
1395/2/14 در ساعت : 16:4:45
درود بر استاد شجاع الدینی عزیز.........بسیار ممنونم از الطاف مستمر و همراهی همیشگی حضرتعالی
بازدید امروز : 2,169 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,709,925
logo-samandehi