ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



طنز _ عشق مجازی
آمد و پا روی احساسات گلدارم گذاشت 
دیدنش حسرت به جان داغ و تب دارم گذاشت 
یک پیام دوستی با شوق دیدارم گذاشت
چون که اد کردم شبی تا صبح بیدارم گذاشت
اولش نام مرا محبوب و دلدارم گذاشت 
آخرش رفت و خدایش را نگهدارم گذاشت 
 
حال و احوال من آن شب حال شیدایی نبود 
از خودش میگفت کلا صحنه رویایی نبود 
شکلک بوس و لب و  قلب و تمنایی نبود 
در نیوز فید بودم آنشب فکر من جایی نبود !
ابتدا یک شاخه گل بر روی دیوارم گذاشت
آخرش رفت و خدایش را نگهدارم گذاشت 
 
تا شوم درگیر او اول ز غمها شعر گفت 
یک شب از باران و اشک و شور  لیلا شعر گفت 
بعدها کم کم ولی با لحن حاشا شعر گفت 
چند ماه بعد از پاییز و سرما شعر گفت ! 
چون که تکراری شدم چون ظرف یکبارم گذاشت
آخرش رفت و خدایش را نگهدارم گذاشت 
 
بعد از آن دیگر برایم طاقت دوری نبود 
گرچه اخلاقم از اول زشت و اینجوری نبود 
در مسیجش گفتم آیا نام من حوری نبود ؟
گفت از اول روال دوستی زوری نبود ! 
اینچنین شد او بنا بر روی آزارم گذاشت
آخرش رفت و خدایش را نگهدارم گذاشت 

ردّ یارش را زدم در جا خودم  را باختم 
شد خراب آن کاخ رویایی که با او ساختم 
زندگی ام لنگ شد بس که به او پرداختم 
حیف ِ این دل که به زیر ِ پای او انداختم 
سخت باشد باورش اما « سر کارم گذاشت ! »
آخرش رفت و خدایش را نگهدارم گذاشت
 
منصوره نوروزی 
کلمات کلیدی این مطلب :  طنز _ عشق مجازی _ منصوره نوروزی ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1395/8/3 در ساعت : 10:16:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  1062


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

آزاده سالمی
1395/8/4 در ساعت : 9:4:30
درود بر شما خیلی زیبا بود

++++

ممنونم بزرگوار 🌷
مهدی سیدحسینی
1395/8/4 در ساعت : 13:27:4
درود
آرزوی توفیق الهی براتون دارم

+++

درود و سپاس استاد گرانقدر 🌷
معصومه سادات شاکری
1395/8/6 در ساعت : 14:54:9
سلام.بسیار زیبا بود.

+++


خیلی ممنونم 💐💐💐
بازدید امروز : 7,625 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,538,856
logo-samandehi