ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



باد پاییزی میان موی من پیچید و رفت
باد پاییزی میان موی من پیچید و رفت 
آفتاب از پشت ابر آمد کمی تابید و رفت 
 
شانه میزد باد گیسوی  بلند بید را 
قاصدک حیران شد و دور خودش چرخید و رفت 
 
نسترن گلبرگهایش را به دست باد داد 
آخرین برگ تنش را شاپرک بوسید و رفت 
 
دسته ای مرغ مهاجر پر زد ازچشم افق 
آنطرف گنجشک تنها دانه ای برچید و رفت
 
باغ سیب آشنایی بود و آبان ماه بود 
خاطرات آمد به من چشمک زد و خندید و رفت 
 
زیر پایم خش خش پاییز بود و جیغ زرد 
بچه گربه از صدای پای من ترسید و رفت 
 
کودکی هایم سراغم آمد از عمق خیال 
زاغک  دزدی تمامش را ز من دزدید و رفت 
 
کودکی رفت  و جوانی رفت و من در این شتاب 
 عمر را دیدم که پیش چشم من  نالید و رفت
 
منصوره نوروزی
کلمات کلیدی این مطلب :  باد پاییزی_منصوره نوروزی ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1395/10/1 در ساعت : 20:6:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  848


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  علیرضا آیت اللهی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام بانو
نمیدانم چگونه شروع کنم . غالب شعر هایتان باصطلاح تعریفی است ؛ و لی بنظر می رسد چندان دوست ندارید که حقیقت را بنویسیم و عریف کنیم . دو سه مصراع نخست را که خواندم توزین شعر به شدٌت بنظرم آشنا آمد ؛ ولی هرچه به مغزم فشار آوردم به جائی نرسیدم مگر به همین بوستان عرفان آسمانی .
این یکی از روانترین ها است با یک موسیقی دل انگیز و نسبتا" سرور آمیز که به ویژه هنر شاعر را در یک کنتراست شکل و محتوا نشان می دهد . زیباترین مظهر شعر شاید همین تطابق موسیقی با تصویر رؤیائی آن باشد ؛ در عین اینکه از نظر معنا در عین شیرینی چنان متین است که خواننده را خرامان و خرامانتر می سازد : تامل و تامل در تامل .
ازنظر تصویر :
زیباست ، زیباست ، زیباست ، زیبا....
بوستانی است از تشبیهات زیبای ادبیات فارسی و در عین حال به نوعی سمبلیسم غربی : باد پائیزی میان موی من پیچید و رفت .
من به چشم خود و به تعبیر و تفسیر خود « آفتاب از پشت ابر آمد « کمی تابید » و رفت » را نه تنها کنایه ای در حوزه عرفان بلکهکنایه ای بسیار زیرکانه می بینم .
مصراع پنجم سکته می خورد و نمیخورد . قضاوت با دوستان و به خصوص اساتید فنٌ ...
و امٌا اگر جای شما بودم سعی می کردم واژه ای مناسب تر به جای تنش در مصراع ششم بگذارم ....

+++

خیلی ممنونم از حسن نظرتون . پیروز باشید
نام ارسال کننده :  علیرضا آیت اللهی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
دوباره سلام ، بانو
قبلآ در این سایت و سایتهای دیگرهم نوشته ام و باز هم می نویسم که ارزش یک شعر خوب زمانی بیشتر مشخص می شود که در یک جامعه ی باذوق ، شعر طلب و شعر شناس منتشر شده باشد ؛ و مخاطب یا هر خواننده ی دیگری آن را به تانی بخواند و در ک کند . درک کند که چنین سروده ای از نظر زیبائی و فرایند توصیف نه تنها یک شعر بلکه یک سناریو از فیلم مستند زیبائی های زندگی است . توصیفاتی بس زیبا ؛ بسیار زیبا .
در خصوص « تنش » هم یاد آوری می کنم از اینجا می گویند ناقد باید خود شاعر هم باشد که فقط ایراد نگیرد و اگر شاعر به وی گفت « گر تو بهتر می زنی بستان بزن » ! پیشنهاد یا پیشنهاداتی اصلاحی داشته باشد : شاید « آخرین برگ گلش را شاپرک بوئید و رفت » هم بد نباشد .
امیدوارم اسائه ادب تلقی نشود که پیشنهاد می دهم در مصراع هفتم :
« سوی » به جایِ « چشم »
همچنان که در مصراع نهم :
پوآن ویرگول پس از « بود » اوٌل
جای سرکار عالی بودم جای بیت های پنجم و ششم غزل را عوض می کردم تا فرایند بهتری داشته باشد و « کودکی هایم سراغم آمد » بلافاصله پس از « خاطرات آمد » آمده باشد .
طنز های اواخر غزل علاوه بر داشتن هارمونی لازم بر زیبائی غزل افزوده اند .
ببخشید ! افزون باد !

مهدی سیدحسینی
1395/10/2 در ساعت : 16:4:2
درود
زیباست
ماندگار باشید

+++

ممنونم استاد . پیروز باشید 🌷
آزاده سالمی
1395/10/7 در ساعت : 9:10:24
درود شعر زیبایی بود خواهرم

+++

ممنونم از لطفتون 🌷🌷🌷
بازدید امروز : 7,429 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,538,660
logo-samandehi