ضمن تبریک روز معلم که میلاد امام سجاد هم هست، این غزل را بشمایی که در کار تعلیم و تربیت هستید، تقدیم میکنم:
پنجه سيمين
افتد چو نگاه اي ماه بر تخته سيه ناخواه
آن زلف سياه آيد هر دم به نظر ناگاه
از شکل الف آید يادم ز قد سروت
پيش قد سرو تو بينم همه را کوتاه
آن قامت موزونت و آن چهره رخشانت
گويي که بود سروي طالع شده از آن ماه
آن پنجه سيمينت با گچ به روي تخته
چون خوشه پروين است اندر نظرم والله
در پنجه فرمانت دل همچو گچ تحرير
بر تخته سياه شب هر لحظه کشد صد آه
تو همچو الف من باء افتاده به پاي تو
در کوي تو چون مجنون افتاده ز پا در راه
اي همدميت خوشتر از مدرسه و مکتب
جز عشق تو کي ورزم در حوزه و دانشگاه
خواهي چو برون آري از غنچه لب حرفي
در هر الف و بائت آهيست مر ا جانکاه
از حسن دل انگيزت بنشسته عرق بر گل !
وز جادوي گفتارت دلها همه شد گمراه
از تير نگاه تو افتاده غزال از پا
کار من شيدا هم افتاده به قربانگاه
هر لحظه به سوي من بد ديده مشتاقان
بین ديده اميدم سوي تو بود هر گاه
گفتم که طمع بندم بر خال لبت ديدم
کز خار گل ايمن نيست هر بلبل خاطر خواه
در چاه زنخدانت افتاده هزار عاشق
زين دل عجبي نبود افتاده اگر در چاه
زهرست و فريبا هم، افسونگر و زيبا هم
نبود چو پژوهنده زين راز کسي آگاه
24/9/1368 مشهد