شهيدان زيادي پشت چشمان تو پنهانند
هزار آیینه در پلکت نماز صبح می خوانند
شب از شرم حضورت ماه را درچاه می بیند
به شوقت اختران در هفت گردون مست و حیرانند
نگاه عاشقت از شاعران شهر دل برده
تبسم می کنی ابیات در تعبیر می مانند
سکوتت حرفها دارد که در گفتن نمی آید
غزلهایم پر از آرامش ما قبل طوفانند
ببار ای ابر رحمت در دلم شوری ببار آور
کویرم،چشمهای تشنه ام دلتنگ بارانند
شهیدان وطن آلاله های باغ عاشورا
شهیدان وطن دلبسته ی پیر جمارانند
ببندی پلک را صد لشکر از هر چشم می جوشد
شهیدان در نگاه تو نماز عشق می خوانند
نغمه مستشارنظامی