ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گریه کن تامگر بهم بخورد خواب سنگین چشم‌های جهان
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
 
بسته دنیا اگر چه چشم‌ش را رویِ خون‌خواری جهان‌خواران
گریه‌کن تا مگر بهم بخورد خواب سنگین چشمهای جهان
 
محرمی نیست،
مرهمی هم نیست
سخت‌تر اینکه همدمی هم نیست!
گریه‌کن گریه‌کن بر این آتش تا مگر قطره‌قطره این باران...
 
کودکی و تو را گناهی نیست!
می‌هراسی ولی پناهی نیست
پا‌به‌پای تو گریه خواهم کرد ، پابه‌پای تو می‌سپارم جان
 
زندگی!پای مرگ می‌سوزی
زندگی! زنده‌زنده می‌سوزی
سوختن را چگونه می‌سازی؟ می‌دهی جای مجرمان تاوان!
 
"ماگ"ها گرم آتش‌افروزی ، تیترها مست جام "فیفا"یند
خبر نانوشته ای هستی که شدی از جریده‌ها پنهان
 
هرکجا فتنه سر برآورده‌ست، آتشی بی گمان بپا کرده است
پشت صحنه، همیشه کاخ‌سیاه ؛نقشه‌گردانِ نقشه‌ها، شیطان!
 
خونِ انسان‌بی‌حقوق‌بشر
هست از خونِ گاوها کمتر!
می‌رود رو به انحطاط زمین ، می‌رود رو به انزوا انسان
 
معبد کفر میزند ناقوس، خواب و بیداری جهان، کابوس
می‌دهد دیو سازمان ملل نوبل صلح را به جلادان
 
می‌مکد از رگ مسلمان،جان
کفرِ بودائیان خون‌آشام
و جهان غرق روزمرگی‌اش و زمین بی‌مدار ، سرگردان
 
می‌وزد بوی مرگ از عودش
نوبهارانِ زنده پاسوزش
باور سبزت آی "روهینگی" می‌دهد بر خزان‌شان پایان
 
تَلِ خاکسترند و بی‌تردید
سوز آهت به بادشان بدهد
گریه کن تا مگر بهم بخورد خواب سنگین چشم‌های جهان
 
 
رحیمه‌مهربان
 
ماگ : شبه نظامیان تندرو بودایی 


 
#میانمار #بودیسم #بای_ذنب_قتلت #شعر_انتصار #آنگ_سان_سوچی #نوبل #صلح
 
#رحیمه_مهربان 150596
کلمات کلیدی این مطلب :  میانمار ، جایزه نوبل ، انتصار ، غزل ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1396/6/22 در ساعت : 14:55:20   |  تعداد مشاهده این شعر :  639


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حنظله ربانی
1396/6/22 در ساعت : 18:27:2
درود بر شما
بازدید امروز : 5,942 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,537,173
logo-samandehi