ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصیده ی دشت بلا
قصیده ی دشت بلا
 
باز آمدم که گریه به دشت بلا کنم
بند تعلق از همه جز دوست وا کنم

باز آمدم به گریه بشویم درون خویش
جان را به نور عشق پر از روشنا کنم

باز آمدم که قفل دل تیره بشکنم
در را بر این کبوتر در بند وا کنم

حمدی برم به درگه دادار لاشریک
حق نمک به سفره ی مولا ادا کنم

هرگز مباد جز به در حضرتش روم
حاشا در این معاشقه ریب و ریا کنم

من آمدم که صاف تر و تازه تر شوم
من آمدم که قرض خودم را ادا کنم

از درگهت برانی اگر این غریب را
راه کجا بگیرم و رو در کجا کنم؟

باید وضوی تازه بگیرم ز جوی مهر
وقت است هر نماز که خواندم قضا کنم

تحمیدیه سرایم و نعت رسول او
دل را کبوتر حرم  مصطفا کنم

زان پیش تر که گویم اقرء به نام عشق
باید که روی جانب غار حرا کنم

باید طواف کعبه روم چرخ خون زنم
آنگاه ذبح نفس به کوی منا کنم

بازآیم و به مروه سلامی دگر دهم
چرخی زنم به هروله رو در صفا کنم

باید  سیاه پوش غم مرتضی شوم
باید که یاد از علی مرتضا کنم

باید که با غدیر و فدک هم نوا شوم
باید که نوحه در غم  خیرالنسا کنم

دل را جلا به آیه ی تطهیر می دهم
شاید دری به خانه ی خورشید وا کنم

یاد آرم از مباهله و حصن محکمش
دل را پر از ولیکم و انما کنم

باید شنید و تازه تر از پیش قصه کرد
شرم آیدم که دوری از آن ماجرا کنم

باید دوباره ریشه ی دل را زنم در آب
باید حیات تازه ای از نو بنا کنم

شد اول محرم و پیراهن سیاه
بر قامت شکسته دل بی نوا کنم

باز آمدم که زیر علم های کربلا
جان را شهید تشنه لب کربلا کنم

افسوس و ناله از جگر تشنه برکشم
فریادها برآورم و گریه ها کنم

یک السلام نذر حسین شهید کن
تا صد سلام بر همه ی  انبیا کنم

زیر خیام کرببلا تکیه داده ام
بر آن سرم که مدحت آل عبا کنم

باری سخن به نام حسین و علی رسید
بگذار جبرئیل امین را صدا کنم

جبریل پاسخی به صدایم نمی دهد
الا که دل به نام حسین آشنا کنم
        

نام حسین حاضر و حی است و زندگی ست 
در آزمون مرگ مبادا خطا کنم

از جنس دردهای شهیدان تشنه لب
دردی مگر برای دلم دست و پا کنم

باید زنم به معرکه تنها و بی سپاه
ظلم یزیدیان همه را برملا کنم

گر شمر روزگار بیاید به کارزار
مختار می شوم سرش از تن جدا کنم

لعنت مرا اگر به مرام حرامیان
بر زرق و برق دنیی دون اعتنا کنم

باید مس وجود شود سرخ مثل خون
دل را مگر به گریه شبی کیمیا کنم

چشم دلم به سمت خدا باز می شود  
صبحی اگر غبار تو را توتیا کنم

هر شام با زیارت وارث روم به خواب
هر صبحدم سلام به خون خدا کنم

چون یاد آیدم ز شهیدان بی کفن
بر قامت دلم کفن از بوریا کنم

زین پیش مرده بودم و دور از حضور و شور
یک عمر را نشستم و گفتم چها کنم

امروز راه زنده شدن درک کربلاست
باید دوباره تشنه لبان را صدا کنم

درمان دردهای جهان درد کربلاست
من آمدم به درد، دلم را دوا کنم

غم غصه هاست در دل من بیشمار لیک
شرم آیدم که قصه به پیش  شما کنم

یارب اشاراتی بنما با عنایتی
در لجّه های خون و خطر تا شنا کنم

یارب دلی به نزد تو آورده ام ببخش
خیر و صلاح خویش الهی  عطا کنم

یارب بهشت ماست همین گریه بر حسین
باز آمدم که گریه به دشت بلا کنم

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/6/22 در ساعت : 20:51:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  702


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1397/6/22 در ساعت : 23:46:21
درود استادنا / اجرتان با خدای سیدالشهدا ع /ان شاالله تعالی
نغمه مستشارنظامی
1397/6/27 در ساعت : 18:42:43
درود بر قلم حسینی تان استاد گرامی
سید روح الله باقری
1397/6/23 در ساعت : 3:35:46
احسنت چه زیبا و روان و پرمغز
درود فراوان
اجرتان با حضرت سیدالشهدا علیه السلام
بازدید امروز : 6,805 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,538,036
logo-samandehi