بچه بودم..دخترکی خرد سال که از حسین (ع) بیشتر نامش را می شناختم تا مرامش
اما از همان کودکی مظلومیتش را به وضوح دیده بودم. غریبیش را در قطرات اشک مادرم که با شنیدن نامش به پهنای صورتش جاری می شد.
انگاه که همراهش می شدم و به مراسم های محرم می رفتم . انگاه که چشم به چشمش می دوختم و می دیدم مادرم چنان دلسوزانه و محزون در عزای حسین (ع) گریه می کند که گویی به چشم خود تمام مصیبت های کربلا را دیده است.
مادرم دل شکسته بود اما برای حسین (ع) دل شکسته تر اشک می ریخت و من از همان زمان کودکیم اشک را فقط برای حسین (ع) معنی کرده بودم که چون گوهری فرو بریزد از دلی سوز ناک چون ایینه شفاف و زلال. این اشک ها فقط هر سال در محرم از چشمان مادرم جاری می شد .
و من فهمیده بودم حسین (ع) چقدر عزیز است.
یا حسین (ع)
چه رمز ماندگار و جاودانه ای در عاشورای توست .در نیم روز تو که تمام بشریت وام دار ان است
یک کربلای تو فراتر از تمام جغرافیا و یک عاشورای تو فراتر از تمام تاریخ
عاشورا . کربلا .حسین (ع) .....تمام دیوان های شعر .تمام کتاب ها مدیون این سه واژه اند
ادبیات و فرهنگ انسان ها از همان روز عاشورا شکل گرفت و بشریت بعد از ان روز عشق را اموخت.
یا حسین مظلوم(ع)
روز های سردمان با حرارت عشق تو گرم می شود هیچ کس سرما نمی خورد .هیچ کس خسته نمی شود . قرن هاست که عاشورای تو به شب های تیره ی ما نور می بخشد هر چند باز هم به تاریکی می افتیم و گم می شویم .
یا حسین .. زمان. قرن هاست بین ما فاصله انداخته اما در اقلیم عشق این فاصله بی معناست
حسین جان... اینک که کاروان کربلایی عشق دوباره از تاریخ عبور می کند ما را از ملازمان واقعی این کاروان قرار ده وان گوهر اشکی که در خور مظلومیت تو و خاندان پاک توست بر چشمانمان جاری کن.
الهی امین
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/9/12 در ساعت : 20:54:12
| تعداد مشاهده این شعر :
1236
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.