ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آذرخش
                  آذرخش
 
بس که این بار، دلیرانه به من تاخته است
دلم از هیمنه‌ی او سپر انداخته است
 
آذرخشی است؛ ستیزنده و سرتاپا سرخ
تیغ، این گونه، به جز عشق، چه کس آخته است؟
 
با چنین شور و شراری که تو داری ای عشق
ساده آن دل که تو را دیده و نشْناخته است
 
ای دل این بارِ گران را برسان تا منزل
هر که این مرحله را سر نَبَرَد، باخته است
 
دیگر ای عقل به تدبیر تواَم حاجت نیست
عشق، خود، کار منِ سوخته را ساخته است
 
در من این شعله برافروخته بادا، که چه خوش
-بیرقِ بارقه‌اش، باز، برافراخته است
 
داغم آن‌ قدر، که در کوره‌ی آتش حتّی
آهنِ آب‌شده این‌ همه نگْداخته است
 
شد ادا دین تو؟ -هرگز!؛ دلم ای دوست هنوز
به تو آن گونه که حقّ است نپرداخته است
 
پُرم از قصّه‌ی پاییز، بهارا!، بنشین
نازنین! صحبت ما تازه گُل انداخته است  
 
کلمات کلیدی این مطلب :  آذرخش ، عشق ، عقل ، هیمنه ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1397/9/27 در ساعت : 18:38:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  458


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  اميراسماعيل عليزاده     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
بسيار زيبا...درود بر استاد ذكاوت بزرگ
علیرضا حسن شاهی
1397/9/27 در ساعت : 20:1:34
درود و عرض ادب خدمت جناب ذکاوت عزیز
بسیار زیبا، منسجم و پخته
حال و هوای غزل های شیخ اجل داشت
لذت بردم
در پناه حق
حنظله ربانی
1397/9/28 در ساعت : 17:58:45
درود بر شما استاد عزیز
عالی عالی عالی
چقدر زیبا !
پُرم از قصّه‌ی پاییز، بهارا!، بنشین
نازنین! صحبت ما تازه گُل انداخته است
لفظ - معنا - عاطفه
همه قوی
وقتی به شما و شخصیتتان و اشعارتان می نگرم خود به خود یاد این شعر " نیما " می افتم .
« در حبس و خلوتم ، تا وارَهَم به مرگ
یا پر آورم بهر پریدنی »
سایه تان برقرار


سید روح الله باقری
1397/9/27 در ساعت : 18:48:5
دیگر ای عقل به تدبیر توام حاجت نیست
عشق خود کار من سوخته را ساخته است
احسنت ، مثل همیشه زیبا و ماندگار ...
رضا محمدصالحی
1397/9/28 در ساعت : 8:50:36

پُرم از قصّه‌ی پاییز، بهارا!، بنشین
نازنین! صحبت ما تازه گُل انداخته است

درود استاد
بازدید امروز : 9,087 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,540,318
logo-samandehi