از علی درس بگیرید و علی وار شوید
نه که دائم سر بیت المال آوار شوید
 
آخر ای شب زدگان خواب جهالت تاکی
رخت خواب ازتن خودکنده و بیدار شوید
 
سر سوزن اگرازشرم نصیبی دارید
شرمسار از شهدا ، باید بسیار شوید
 
پرده روزی که کشد دست قضا از رُخِتان
آن زمان است که در پیش همه خوار شوید
 
پند رهبر نشنیدید که آن پیر سترگ
گفت:با نفس خود آماده ی پیکار شوید
 
درد بیکاری هرگز نکشیدید شما
تا بدانید چه دردی است که بیکار شوید
 
ای کسانیکه نظر کرده ی  بیت المالید
وقت آن است که تنبیه ، در انظار شوید
 
آی زالوصفتان خون جماعت نمکید
چه کسی گفت شما اینهمه خونخوار شوید
 
ای شمایان که رسیدید به آلاف و اولوف
وقت آنست بلافاصله  احضار شوید
 
گر گرفتار نگشتید به سر پنجه ی عدل
کاش در پنجه ی تقدیر گرفتار شوید
 
در چراگاه پر از مائده ی بیت المال
همچنان گرم چرائید که پروار شوید
 
بطنتان یکسره انباشته از مال حرام
بی سبب نیست شما اینهمه بی عارشوید
 
ای ریاست طلبان ترک ریاست بکنید
پیشتر زانکه در این معرکه مردار شوید
 
ای سرانی که پر از شور ریاست شده اید
 سر پر شور ندارید که سردار شوید
 
بیخود و بی جهت از فقر و غلا دم نزنید
وقت آنست که آونگِ   سرِ  دار شوید
 
ای شما بازرسی ها که مدام از سر نفس
همره و هم قدم دزد دغلکار شوید
 
ننگتان باد که از مرحله پرتید شما
مرگتان بادکه هم کاسه اشرار شوید
 
پیر ما گفت: در این ملک تجمل ممنوع
گر شوید اهل تجمل  به یقین خوار شوید
 
گوشتان بس که بیانباشته از حرف غلط  
که محال است به این حرف خریدار شوید
 
علی شهودی
۳ خرداد ۹۸