ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ترانه _نجاتم بده
نـجـاتـَم بـده

نفس هامو بگير تا كم شم از حسِ شكستن
نفس هامو بگير تا دور شه اين عشق از سرِ من

منو بشناس كه دورم از خودم با اين همه درد
از هر فاصله اي قلبم تو رو نزديك حس كرد

منو بسپار به راهي گم كنم عشق و پس از زخم
عبور از عشق و يادم داده اين دنيايِ بي رحم

شكستم تو خودم تا حس كنم دنيايِ پرسه ام
من از آيينه و تنهايياش بايد بترسم

به تو نزديك تر مي شدم و نزديكِ اين درد
نفهميدم كه اين احساسِ تو تنهاترم كرد

سكوتِ هر شب از تنهاييايِ دردِ ممتد
نشونَم داده كه عشق ات بهم چه ضربه اي زد

واسم راهِ نجاتي شو از اين سايه ي بن بست
اگه هنوزم احساسي تو قلبت مونده و هست

نجاتم بده از روزايي كه بايد بجنگم
از اين رابطه ي يك طرفه تا كِي برنجَم!

بهونه دستِ اين دل دادي تا ديونه باشم
من اونقدر زخم خوردم بي تو كه نمي شه پاشم

تو هر ضربه ي اين نبودنِت مغلوب مي شم
دارم قدِ همه دل تنگي هام سركوب مي شم

تو كاري كردي كه سمتِ خودم هم برنگردم
به زخمِ آيينه بي تو هنوز عادت نكردم

گذشتم از خودم تا ردِ آينه دور باشه
كسي تن مي ده به تنهايي كه مجبور باشه

همه حسم كنارت پوچ و گُم شد رفت از دست
بدون حسي كه تو كُشتي تو قلبِ من علاقه ست

شكستم از تو تا يادم بره عشق باورم بود
كه تنها بودنت راهِ نجاتِ آخرم بود

نجاتم بده از اين غُربتِ آيينه با من
نفس هايي كه بي تو مي كِشم فقط شكنجهَ ن...
کلمات کلیدی این مطلب :  آيينه ،

موضوعات :  ترانه ،

   تاریخ ارسال  :   1398/5/11 در ساعت : 20:10:39   |  تعداد مشاهده این شعر :  210


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 9,686 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,540,917
logo-samandehi