ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حیرت
 
                    حیرت
 
گفتم: پُرم از حرف؛ بنشین رو‌به‌رویم
حالا نمی‌دانم چه می‌خواهم بگویم!
 
بی تو، جز این آهِ مذاب، این بغضِ جان‌سوز
آبِ خوشی پایین نمی‌رفت از گلویم
 
خود تشنه‌تر بودم، ولی تنها نه سبزه
سرمست می‌شد سنگ حتّی از سبویم
 
دادم شکوفه در شکافِ کوهساران
آن گُل نبودم من که در گلدان برویم
 
هول و هراسم هیچ از پرپرشدن نیست
پُر می‌شود خاک و هوا از برگ و بویم
***
تا چشمِ من بر چشمه‌ی چشمِ تو افتاد
دیدم که می‌بایست دست از دل بشویم
 
دریا نمی‌دانم شبی او را کجا برد
عمری‌ست دنبالِ دلم در جست‌وجویم
 
آن جاشوی بیدارخوابم؛ بسترم موج
گرداب باشد پشتی‌ام، طوفان پتویم
***
بنشین، که وقتی روبه‌رویم می‌نشینی
از هر طرف آیینه می‌آید به سویم
 
حقّا که بی‌تو باطلم ای دوست، بی‌تو
مثلِ چه‌ام؟، مثلِ نمازی بی وضویم
 
گیسو رهاتر کن که مردِ موبه‌مویِ
-شبراهه‌های پیچ‌پیچِ توبه‌تویم
 
باشد مسیرِ عشق از قنداق تا قبر
این راه را -شاید که نه- باید بپویم

در شعرِ من، عشق است نامِ دیگرِ تو
انگار تو آیدایی و من شاملویم!
***

با ماتم و غم تا ابد خویشم؛ تو گویی
-بود از ازل غم عمّه‌ام، ماتم عمویم!
 
بی‌آرزویی بهترینِ آرزوهاست
من آرزومندِ همین یک آرزویم
 
 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  حیرت ، آرزو ، آیینه ، شکوفه ، سبزه ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1398/12/27 در ساعت : 8:12:39   |  تعداد مشاهده این شعر :  144

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حنظله ربانی
1398/12/27 در ساعت : 13:42:41
محشر بود آفرین احسنت

حقّا که بی‌تو باطلم ای دوست، بی‌تو
مثلِ چه‌ام؟، مثلِ نمازی بی وضویم

با ماتم و غم تا ابد خویشم؛ تو گویی
-بود از ازل غم عمّه‌ام، ماتم عمویم!
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 14 روز و 2 ساعت و 27 دقیقه و 51 ثانیه است همراه شماییم 445573671.062 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 1,353 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,709,109
logo-samandehi