ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«شیون گاه»
«شیوَن گاه»
 
به نمایش بگذارند در این شهر سیاه
خویش را، عده ای از جنس ریا، گاه به گاه
 
قصد دارند، ازاین آب گل آلود، این قوم
ماهِیی چند بگیرند فقط از این راه
 
قصد دارند، بسازند از این تکّه نمد
درچنین فصل، برای سرِ خود بلکه کلاه
 
گرهی باز نخواهد شد ازاین کار اصلا
دل نبندیم به این قوم به این درمانگاه!
 
کاری از این همه تردستیِ هر روزه ی شان
برنیاید، شده  دیریست که این مُلک تباه !
 
دست ها روشده دیگر، به چه کاری آید
این همه حرف دروغ، این همه تزویر و گناه
 
 نیست در شهر کسی غیرِهمین اهرمنان
مشکلِ اصلیِ این ملتِ بی پشت و پناه !
 
آفتی بود که از جانب شیطان آمد
چند وقت است شده کشور من شیوَنگاه
 
زور و تزویر در این خطّه به هم ساخته اند
ما نگوییم مگر قِصه ی خود را در چاه !
 
شعبده بازی ات، ای جهل! به پایان برسد
می شود خلق ازاین کار، سرانجام آگاه
 
 عاقبت خانه ی ضحاک فرو می ریزد  
می شود دستِ ستم بارگیِ او کوتاه !
 
این خبر ها به فریدون برسد آخرِ کار 
می شود شامل ما لطف خدا، خواه نخواه
 
سایه ی روشنی، ازدور نمایان شده است
پشت این ابر نمانَد، به خدا، هرگز ماه !
کلمات کلیدی این مطلب :  شیونگاه ، نمایش ، نمد ، درمانگاه ، تزویر ، چاه ، شیطان ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1399/1/7 در ساعت : 12:42:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  120


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اکرم بهرامچی
1399/1/12 در ساعت : 2:21:1
نیست در شهر کسی غیرِهمین اهرمنان
مشکلِ اصلیِ این ملتِ بی پشت و پناه !
عالی بود عالی
اکرم بهرامچی
1399/1/12 در ساعت : 2:21:46
زور و تزویر در این خطّه به هم ساخته اند
ما نگوییم مگر قِصه ی خود را در چاه !

شعبده بازی ات، ای جهل! به پایان برسد
می شود خلق ازاین کار، سرانجام آگاه

عاقبت خانه ی ضحاک فرو می ریزد
می شود دستِ ستم بارگیِ او کوتاه !

این خبر ها به فریدون برسد آخرِ کار
می شود شامل ما لطف خدا، خواه نخواه

سایه ی روشنی، ازدور نمایان شده است
پشت این ابر نمانَد، به خدا، هرگز ماه !
عالی
بازدید امروز : 7,853 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,539,084
logo-samandehi