دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

بعد از تو

یک ماه می شود به گمان من این دو روز یک ماه می شود که تو رفتی و من هنوز... آری هنوز از سر اجبار زنده ام یا اینکه لااقل به نظر می رسد هنوز یک ماه لای هق هق من وصله می شود هی روزهای من به شب و هی شبم به روز اشکم هم از همیشه هماهنگ تر شده با ضربه های این دل جا مانده در بلوز در خوابهای من که نه ... کابوس های من تصویر مات و مبهم تو می کند بروز تکرار می شود تِمِ کابوس های من تو بین صد هزار هزار ابلهِ عجوز یک ماه می شود که رهایم نمی کنند این چشمهای خیره و این پشتهای قوز پچ پچ که می کنند سرم تیر می کشد خسته شدم از اینهمه ورّاجِ کینه توز حتی رمق نمانده برایم رها شوم از اینهمه شکنجه، از این درد سینه سوز بعد از تو پا به پای خیالت که می روم درد هزار ساله ی من می کند بروز آن وقت می نشینم و هی فکر می کنم هی فکر می کنم که تو رفتی و من هنوز...

---

---

   تاریخ ارسال  :   1399/3/1 در ساعت : 19:58:29   |  تعداد مشاهده این شعر :  48

---

---