للبت پسته ی خندان و ددندان صدف است تیر مژگان قشـــــنگ تو دَدَر دل هدف است
نیست قـــــــــــــــــد توتوتو گــر مِمِمثل طوبا به یقین گوهر جـسم تو کاکان شرف است
چچچــــشم توتوتو چشچچچشم آهـــوست عاشــــقانِ خاخاخالِ لب تو هــرطرف است
تو درخـــــــــتی و پر از بربببرگ عشقـــــــی دیگــــران پیپپپیش تو مِمِــثل علف"۱" است
مَمَمَن هـــــــــــــــــم گگرفتار زُزُلف تو شدم عاشقان تو مَمَریم چقدر صف به صف است
هــــدف خلقت تو در چچچار مـذهــب و دین هرقدر نشرشود بازهمان لَف لَلف"۲" است
"سائس" این نغـز غزلگونه ی زیبا که سرود
دَدَدَر رگ رگ او ناله ی تنبور و دف "۳" است
۱۸- ۱۱- ۱۳۸۹ / ۷- ۲- ۲۰۱۱
شهر مالمو؛ سوئد
پینوشت ها:
۱- "علف": گیاه سبز ، بصورت عموم نام عام کلیه گیاهانی که ساقه آن ها کم مقاومت و چوبی نشده است . چنین گیاهانی یا ارتفاعی چندانی پیدا نمی کنند و یا اگر رشد زیادی کنند به تکیه گاههای اطراف خود می پیچند و یا بر روی زمین می خزند.
۲- "لف": پیچیدن, درنوردیدن، درهم پیچیدن و متضاد نشر است اما در علم بدیع همواره با نشر می اید و صنعت "لف و نشر" را می سازند.
۳- "دف": یکیاز آلات موسیقی است که دارای چنبر و چوب و پوست نازک میباشد و معمولاً باسر انگشتان نواخته میشود که فارسی زبانان افغانستان آنرا به نام دایره می شناسند.
کلمات کلیدی این مطلب :
مممریم ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:9:52
| تعداد مشاهده این شعر :
960
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.