ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



(( بیکاری )) طنز < گویند جناب ملک الموت شب دوش / مأمور نشد تا بستاند ز بشر جان >


 



بیکاری



 



گـویـنـد ، جناب  ِ ملک الموت شـب  ِ دوش        



مـأمـور نـشـد   تـا بـستـانـد   ز بـشـر   جـان



از ایـن کـه  شـده  این همـه بیکار  بـر آشفت         



انگـشت گـزیـد  از سـر افسوس  بـه   دنـدان



گامی دو سه برداشت پیاپی به چپ و راست        



بـا حـالـتــی  آزرده  و دلـگـیــر و  پـریـشان



پـرسیـد  سـراسیـمـه  ز درگــاه  ِ  خـداونــد          



ای رازق ِ فــرزانـه   و   ای خـالـق یــزدان



حکـمـی نـرسیـد از تـو کــه جـانـی بـستـانـم          



از من چه بـدی دیـده ای ای حضرت جـانـان



کـوتـاهـی اگـر سـرزده از مـن  بـه بـزرگـی         



اغـماض بـفـرمای  و  ببخش  از سر احسان



کـم کـاری  اگـرآمـده  در کـار  ،   بیـان کـن        



تـا سعـی کـنـم   بیشتـر از پـیـش   بـه دوران



طـرح  نـوی انـدازم  و  در سـایـه ی تـدبـیـر        



یک تـن نگـذارم بـه زمیـن  زنــده   ز انسـان



الـهـام شـد از سـوی خـداونـد کـه  ای دوست         



دل را ز پـی کـار ، چـنـیـن سخـت مـرنـجـان



یک چـنـد بـمان خـانـه و راحت کـن و  بنشین        



بـا دست بـشر   کـار تــو  گـردد هـمـه  آسـان



هر روز بـه یک گـوشه ی ایـن خانه ی خاکی       



جـنـگـی شـود افــروخـتــه  بـا هـیـزم ایـشـان



یا ایـن که بـه یک بمب گذاری  رود  از دست        



از مـردم ِ نـا بـاور ِغـفـلـت زده   صــد جـان



یک روز زنـد طـعـنـه مسلـمـان بـه  مسیِـحـی        



یک روز کـنـد حـمـلـه  یـهــودی بـه مسلمـان



یک روز  فلسطین  شـود    آمــاج  حــوادث        



یک روز کـشـد دامـنـه ی جـنـگ  بـه لـبـنـان



طـیـاره  بـکـوبـد  سر وحشت زده   بـر کـوه        



خـارج شـود از ریـل ، قـطـار ایـن دژ غـران



یک روز بـرآیـد هـمـه جا  هـمهمـه ی  جنگ        



یک روز رسـد زمـزمـه ی صـلـح بـه پـایـان



یک روز  عــراقـی  شـود آواره ی  تــاراج          



یک روز شـود حـملـه ی گستـرده  بـه افغان



نـابـود شـود هستـی یک شهـر بـه  یک سیل          



یک  مملکـت از ریشه شـود کنده به طوفان



از زلـزلـه و قـحـط و تـصادف چـه  بگـویـم           



کـم نـیست  در آمـار تـو  از حـادثـه چـنـدان



این قـدر جفا رفته بر این عائلـه بس  نیست؟        



خـواهـی کـه  تـو را نـیـز بـیـفـزایـم بـر آن



..................................................................................................



برق ِ دو سه فـاز از ملک الموت فرا جست         



تعظیـم کـنـان  گـفـت کـه   ای قـادر سبـحـان



گـر بی ادبی   سـر زد ازیـن بـنـده بـبخشـای           



مـا تـابـع حکـمـیـم  و شمـا  صـاحب فـرمـان



هـر جـان  کـه بگـوییـد  بگـیـریــم  بگـیـریــم           



فـرمـان شمـا  را   بـبـریــم از دل و از جـان



القصـه  بـه تـأیـیـد ِ جـنـاب  ِ مـلک الـمـوت          



آتـش بـس ِ کـوتـاه  ، شــد آمــاده ی امـکـان



پیری صد و سی سالـه  ازیـن راز خبر یافت        



بـا بـانـوی خـود گـفـت کـه  ای مـاه درخشان



وقـت اسـت کـه یک بـار دگـر  یـاد جــوانـی        



مـا را بـبـرد  در بــر هـم   خـرم و خـنــدان



آن بـاد ، نـدارد  اثـری چـنـد  بــر ایـن  بـیــد         



بــرخـیـز و  کـمـی  مـرمـر انـدام  بـلـرزان 



                            محمد روحانی  ( نجوا کاشانی )


کلمات کلیدی این مطلب :  (( ، ، بیکاری ، ، )) ، ، طنز ، ، ، < ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/25 در ساعت : 18:50:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  1728


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی‌رضا دل‌خوش
1390/11/25 در ساعت : 19:28:24
حضرت ملک الموت نیز متنعم شد به نفایس جنابعالی. انشالله لبتان همیشه خندان و منشاء شادی و گشایش باشید برای پیرامونیانتان که در حالات رسول خاتم اینگ بیان شده است که: هو انفع الناس بود.
برقرار باشید.
sssssssssssss
سلام بر جناب دلخوش و همرا عالیقدرشان ،
از محبت شما و همراه عزیزتان ( که نمی دانم چه نظری در مورد این شعر دارد ! ) سپاسگزارم
عباس خوش عمل کاشانی
1390/11/26 در ساعت : 4:51:5
درود بر استاد نجوای ذوالفنون.طنزی بس دلنشین و فاخر و جاودان است.فزون باد.
ssssssssssss
سلام بر استاد بزرگوار جناب خوش عمل عزیز ، از حضور پر مهر و اطهار محبتتان سپاس
باقی و برقرار باشید
نام؟ نام خانوادگی؟
1390/11/26 در ساعت : 8:54:2
سلام برشما
طنز زیبایی از جنابعالی خواندم
طنازیتان مستدام و سالم و شاد باشید
sssssssssss
سلام بر شما ، از مهربانیتان سپاس
محمد جواد خراشادی زاده
1390/11/26 در ساعت : 10:44:10
سلام. ممنون به خاطر عنایت شما.
شعرتان و سایر اشعارتان واقعا زیباست.
فقط مصرع دوم این بیت را نمی دانم چرا نتونستم درست بخونم:
این قـدر جفا رفته بر این عائلـه بس نیست؟
خـواهـی کـه تـو را نـیـز بـیـفـزایـم بـر آن
...
منتظرم...
یاعلی
التماس دعای فرج
sssssssssss
سلام بر شما و از لطف و حضورتان ممنون ، حق با شماست خواندن این مصراع نسبت به سایر مصراع ها سنگین تر به نظر می رسد ، آفرین بر گوش آشنا به وزنتان
حالا منظورتان وزن است یا معنا ،
به نظر میرسد اشکالی در مصراع نیست ، فقط آخر مصراع به صورت سؤالی خوانده می شود
< خواهی که تو را نیز ، بیفزایم بر آن ؟ >
مریم روحانی
1390/11/27 در ساعت : 10:40:48
سلام و عرض ارادت
با اینکه این شعر را قبلا از زبان خودتون شنیده بودم ولی باز هم چندین بار خواندم و لذت بردم
بسیار زیبا بود
ممنون
sssssssssssss
سلام و درود یسبار به مریم عزیز و مهربان بابا
حضورتان موجب افتخار و نخوچی باران دفتر شعر شده ، از هر دو بزرگوار و این همه محبتتان سپاس بسیار

سید محمد آتشی
1390/11/25 در ساعت : 22:23:14
سلام
زندگی معاصرراخوب به نظم کشیده بودید
زنده باشیداستاد
ssssssssssss
سلام و درود بر جناب آتشی عزیز ، از حضور سرشار از مهربانیتان سپاس
محمد مهدی خانمحمدی
1390/11/26 در ساعت : 8:45:21
با عرض ارادت بسیار عالی بود دلنشین ممنون
sssssssssss
درود بر شما ، لطف دارید
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/11/25 در ساعت : 19:50:31
سلام استاد نجوای عزیز وارجمند
طنزی بسیارزیبا و فاخرسروده اید .استفاده کردم دست مریزاد

سربلندباشید
sssssssssssssss
سلام و درود بسیار بر جناب ابو طالبی عزیز ، لطف بسیارتان را سپاس
رستم وهاب نیا
1390/11/26 در ساعت : 5:58:54
با سلام استاد ارجمند.
عالی است.
در پناه جق.
sssssssssss
درود بر جناب وهاب نیای عزیز ، سپاس میگزارم لطف بسیارتان را
کاظم نظری بقا
1390/11/26 در ساعت : 8:56:45
سلام بر استاد نجوا
کار پرصلابتی بود دست مریزاد
sssssssssss
سلام بر استاد بقای عزیز ، از لطفتان سپاس
اکبر نبوی
1390/11/25 در ساعت : 20:24:31
درود بر استاد نجوای ارجمند
بسیار زیبا بود. روایتی مبتنی بر کمدی/ تراژدی از زندگی انسان و جهان امروز. و چقدر محکم و استوار. پایان بندی آن هم خیلی درست و بجا بود. کمدی نزدیک شونده به طنز بر مبنای زندگی سرشار از غفلت انسان. دو صد درود بر شما.
نفس تان گرم و دلتان شاد.
sssssssssssss
سلام و درود بسیار بر جناب نبوی عزیز ، از حضور سرشار از مهر و محبت و همدلی همیشگی شما سپاسگزارم ، شاعرانگی و فرزانگیتان مستدام
برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/11/26 در ساعت : 7:20:37
جناب روحانی دویت عزیز
پست جدید دفتر شما را خواندم . حکایت خواندنی بود . آخرش هم جالب .
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ
sssssssssssss
سلام بر خود کار کم رنگ عزیز ، از لطفتان سپاس ، معمولا شاهنامه آخرش خوش است
وحید ضیائی
1390/11/26 در ساعت : 11:37:32
جلوه بر من مفروش ای ملک الموت که تو
جان همی خواهی و من جامِ ( ه ) تهی می بینم ...
SSSSSSS
سلام بر شما ، از حضور و اظهار محبتتان سپاس
مدینه ولی زاده جوشقان
1390/11/26 در ساعت : 9:33:8
سلام استاد گرامی
بسیار جالب و زیبا بود
لذت بردم درود بر شما
شاد و پیروز باشید
sssssssssss
درود بر شما ، از مهربانی هایتان سپاس
مصطفی معارف
1390/11/26 در ساعت : 15:44:16
با سلام جناب نجوا کار بسیار زیبایی بود مخصوصا آواخرش ولی سرم درد میکند شدیدا از اینکه نمیتوانم خق مطلبتان را ادا کنم مرا ببخش همیشه دعا گویتان هستم .
با احترام
سبز باشید
SSSSSSSSSSSS
درود بر جناب معارف عزیز ، از محبت بسیارتان سپاس التماس دعا و آرزوی بهبودی هر چه زودتر
ناصر عرفانیان
1390/11/26 در ساعت : 10:10:10
باسلام وعرض ادب واحترام جناب استاد روحانی گرامی ودرود صد درود براین طنز باحال وبسیار جذاب وفاخر دست مریزادجناب استاد

همیشه بانشاط وبا طراوت باشید
ssssssssssssssss
سلام جناب عرفانیان عزیز ، از حضور پر مهر و اظهار محبتتان سپاس بسیار
فرهاد آران
1390/11/26 در ساعت : 16:4:32
با سلام خدمت استاد بزگوار
مثل همیشه شعری پرصلابت و عالی خواندم از شما لذا بسیار خوشحالم
SSSSSSSSSSS
درود بر شما و از اظهار لطفتان سپاس
بازدید امروز : 1,075 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,557,035
logo-samandehi