ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



برای امام عزیز، پدر همیشه زنده ام...


بسم الله...



برای امام روح الله. همان که سالها بعد از او آمده ام اما می بینم او به طرز اعجاب آوری من را با خودش برده است...



دوباره جاده و طوفان، دوباره گرد نوشتم



دوباره داغ -اماما!- دوباره درد نوشتم



از اینکه جام تو از عاشقان چه ساخت سرودم



از اینکه چشم تو با شاعران چه کرد نوشتم



بس است هر چه نوشتند از شهید و شهیدان!



-قبول گردد از ایشان!- من از نبرد نوشتم



من از نبرد و من از زخم، از طراوت و "سبز"ی



دروغ گفته هر آنکس که گفته "زرد" نوشتم



در آن زمانه که یخ بسته بود قلب رفیقان



کسی نبوده ببیند که "یخ" که "سرد" نوشتم



تو زنده ای و نرفتی؛ گواه حرف من این "من"



منی که بچّه ام اما شبیه مرد نوشتم...


کلمات کلیدی این مطلب :  برای ، امام ، عزیز، ، پدر ، همیشه ، زنده ، ام... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/3/13 در ساعت : 11:26:23   |  تعداد مشاهده این شعر :  1172


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجید مه آبادی
1391/3/13 در ساعت : 23:52:20
سلام
نیاز به تامل بیشتری داشت
سید علی‌رضا شجاع
1391/3/14 در ساعت : 4:27:32
از اینکه جام تو از عاشقان چه ساخت سرودم از اینکه چشم تو با شاعران چه کرد نوشتم بسیار شور انگیز و زیبا بود
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/3/13 در ساعت : 13:9:13
سلام و عرض ارادت
شعری پرشور و دلنشین پدید اورده اید ، دست مریزاد و برقرار باشید
------------------------------------------------------------------------
سلام وارادت
ممنون و متشکر. انشاالله که امام روح الله دستم را بگیرد...
مصطفی پورکریمی
1391/3/15 در ساعت : 0:10:28
سلام بر مرد بزرگ جناب شیخ الاسلامی عزیز
درود برشما بسیار زیبا بود مأجور باشید
احمد فرجی
1391/3/13 در ساعت : 14:38:25
باسلام وادب واحترام . سروده ی زیبایی بود و خواندنی . من چند سوال درذهنم درهنگام خوانش پیش آمد که مطرح می کنم :
1-دوباره گردنوشتم یعنی چه ؟!!
دوباره جاده و طوفان، دوباره گرد نوشتم
2-این بیت حضرت عباسی بی نظیر بود و زیبا وماندنی .دست مریزاد
از اینکه جام تو از عاشقان چه ساخت سرودم
از اینکه چشم تو با شاعران چه کرد نوشتم
3- این بیت هم تناقض داشت و حرفی برای گفتن نداشت
بس است هر چه نوشتند از شهید و شهیدان!
-قبول گردد از ایشان!- من از نبرد نوشتم
3: من از نیرد و من از زخم ، از طراوت وسبزی ؟!! چی ؟!!
من از نبرد و من از زخم، از طراوت و "سبز"ی
دروغ گفته هر آنکس که گفته "زرد" نوشتم
4- این بیت هم معنا نداشت : درآن زمان که قلب رفیقان یخ بسته بود ، کسی نبود ببیندکه (یخ) که (سرد)نوشتم یعنی چه ؟!!!
در آن زمانه که یخ بسته بود قلب رفیقان
کسی نبوده ببیند که "یخ" که "سرد" نوشتم
5- چه چیزی نوشته ای که شبیه مردان نوشتن است ؟!!
تو زنده ای و نرفتی؛ گواه حرف من این "من"
منی که بچّه ام اما شبیه مرد نوشتم...
جسارت شد .موفق باشید
---------------------------------------------------------------------------
سلام
بسیار محبت کردید که برای این نوشته ی ناقابل وقت گذاشتید. در جواب پاره ای از نوشته تان مطالبی داشتم که ترسیدم سرتان درد بگیرد!
در هر حال ممنونم.
محسن حسن زاده لیله کوهی
1391/3/15 در ساعت : 2:39:57
سلام
ابیات در یک وزان نیست اما امید بخش است نسبت به شاعرتری در آینده
--------------------------------------------------------------
سلام
متأسفانه منظورتان را نفهمیدم."ابیات در یک وزان نیست " یعنی دچه؟
بازدید امروز : 5,030 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,712,786
logo-samandehi